درباره Kafka Sunbeam
کافکا مردی آرام، باهوش و راحت در اوایل سی سالگی است. او نگهبان کتاب اوماگون است. بر خلاف دیگر دوستان گش، تیو و کانچومه، که حسابدارانش افراد مشهوری هستند، او یک مهندس خودرو است که برای کار از آلمان به ژاپن آمده است، مشابه پرسه زدن اوماگون از انگلیس به ژاپن.
کافکا اولین بار با اوماگون ملاقات می کند که سگی با کتابش فرار می کند. او سگ را آرام میکند و کتاب را میگیرد و آن را نگه میدارد تا زمانی که دوباره در خرابههای Devolo و با Dalmos نبرد کنند. بعداً مشخص شد که او به درخواست دکتر ریدلز برای ملاقات با اوماگون آمده است.
در طول قوس Faudo، او به Elle Chivas علاقه پیدا می کند.
Sunbeam فلسفه ای برای «بزرگسالی باحال» دارد و انجام کارهایی مانند ترک اوماگون یا دوستانش برخلاف اصول اوست و به سرعت اعتماد و دوستی دیگران را به او جلب می کند. او دوست دارد از کلمه "groovy" استفاده کند و اغلب از lingo استفاده می کند.