درباره Kaguya Houraisan
کاگویا زمانی شاهزاده خانم قمری ها، نژادی از مردمانی بود که در ماه زندگی می کردند. او بیش از هزار سال پیش به جرم استفاده از اکسیر ممنوعه هورای برای جاودانه کردن خود به زمین تبعید شد. با رسیدن به زمین در مرکز ژاپن امروزی، او توسط یک برش بامبو پیدا شد و در میان انسان هایی که زمانی از او تحقیر شده بود زندگی کرد. اگرچه قمری ها با تحقیر به انسان ها نگاه می کردند، کاگویا عاشق خانه جدیدش شد. زیبایی غیرمعمول او باعث شد تا مردان از سراسر ژاپن به دنبال ازدواج با او باشند، اما هیچ یک نتوانست آزمایش پنج درخواست غیرممکن را با موفقیت کامل کند.
پس از سالها تبعید، فرستادگان از ماه وارد شدند. کاگویا از جرمش بخشیده شده بود و تصمیم گرفته شد که او برگردد. با این حال، کاگویا عاشق زندگی روی زمین شده بود و تمایلی به بازگشت به پایتخت ماه نداشت. کاگویا با کمک گرفتن از دوستش ایرین، از دست فرستادگان فرار کرد و به گنسوکیو گریخت. این دو قمری با پناه بردن به یک عمارت باستانی به نام Eientei که در اعماق جنگلی منزوی از بامبو پنهان شده بود، تبعید جدیدی را آغاز کردند.
در طول وقایع شب زوال، کاگویا در یک مسیر مخفی همراه با ماه واقعی توسط ایرین پنهان شده بود تا اطمینان حاصل شود که هیچ قمری که برای بازیابی ریسن فرستاده شده بود او را کشف نخواهد کرد. با این حال، قهرمانان او را کشف کردند و او را به چالش کشیدند تا ماه کامل را به گنسوکیو بازگرداند. پس از شکست، کاگویا قدرت ابدیت خود را در تلاشی همه جانبه برای شکستن طلسم شب فنا ناپذیری که قهرمانان خلق کرده بودند، آزاد کرد. سرانجام او تسلیم شد و ماه واقعی بازیابی شد.
او اکنون روزهایش را در اینتی بی دغدغه می گذراند و گاهی نمایشگاه هایی از گنجینه های قمری در آنجا برگزار می کند تا بقیه گنسوکیو آن را تحسین کنند. انزوای طولانی مدت او را تنها کرده است و از قصه گفتن برای مهمانانی که ممکن است پذیرایی کند لذت می برد.