درباره Katarina
کاتارینا یک افسر پلیس اینترپل و دوست میناکو بود که وقتی او به دنبال یک یوما به لندن رفت، او را به عنوان ملوان V ملاقات کرد. او یکی از معدود غیرنظامیانی است که از هویت یک سنشی آگاه است. زمانی که کاتارینا در لندن بود به میناکو انگلیسی آموزش داد و مانند یک خواهر بزرگ با او رفتار کرد. میناکو همچنین با مردی به نام آلن در لندن ملاقات کرد که او را دوست داشت. آلن نمی دانست که میناکو عاشق او شده است و وقتی به کاتارینا معرفی شد در عوض عاشق او شد. یک روز هنگامی که کاتارینا و ملوان V در یک پرونده بودند، ملوان پنجم در انباری در حال انفجار گرفتار شد و کاترینا با تصور اینکه دوستش مرده است ویران شد. به سمت آلن دوید و در آغوش او آرامش گرفت.
در واقع، میناکو در سایه ها پنهان شده بود. وقتی آلن و کاتارینا را در آغوش گرفتند متوجه شد که آنها عاشق شده اند و رفتند و به آن دو اجازه داد باور کنند که او مرده است تا بتوانند با هم باشند. وقتی کاتارینا شنید که Sailor V دوباره در ژاپن فعالیت می کند، به ژاپن آمد تا دریابد که چرا میناکو به او نگفته است که زنده مانده است. با این حال، مدت زیادی پس از ملاقات مجدد کاتارینا با میناکو، کونزیت او را پیدا کرد و او را به یوما پاپیون تبدیل کرد. او میناکو را تعقیب کرد و پس از اینکه متوجه شد او نیز ناهید ملوان است، به او حمله کرد، اما ملوان مون رسید و با هم توانستند کاتارینا را به حالت عادی برگردانند. میناکو توضیح داد که چرا مرگش را جعل کرده بود و کاتارینا با خوشحالی از اینکه میناکو هنوز زنده است به لندن بازگشت.