درباره Keith
کیت، مرد جوانی در کشور قانون مقدس تلاش میکند از کشوری که برایش عزیز است محافظت کند. یکی از جوانان روستا (به ویژه روستایی که نوح در آن مهمان بود، که نئوتوپیا است) که به نوح حمله کرد. در ابتدا، او تصور کرد که نوآ یک سرباز دشمن یا جاسوس است که برای دولت کار میکند، وقتی نوآ را دید که به بنای تاریخی در صخره نزدیک دهکدهای که در آن اقامت داشت نگاه میکند. روح او یک جانور صددرصد است. در حالی که اکثر مردم در اسرع وقت در ارتش نئوتوپیا نام نویسی می کنند، کیت این شیوه زندگی را رد می کند و به نظر می رسد فقط می خواهد سرگرم شود. او پس از زخمی شدن عایشه با گیل دعوا می کند. به همراه گیل، او مرده فرض میشد، اما در تمپلر به عنوان زندانی فراری از نئوتوپیا ظاهر میشود. زخم های او توسط دولت نئوتوپیا التیام یافت تا بعداً او را به جرم خیانت اعدام کنند.
از زد و رویا خواسته می شود تا او را به نئوتوپیا برگردانند. با این حال، به دلیل برخی شرایط در طول انتقال از راه دور، کیت، زد و رویا در نهایت به سرزمین تاسک میروند. نوآ که اکنون به قوانین نئوتوپیا تلقین شده است، سرانجام با زد در تاسک ملاقات می کند و پس از خروج زد، کیت را به دستور دولت اعدام می کند.