درباره Kuromi
تولد: 31 اکتبر
یک کپی عجیب از My Melody، کورومی رقیب او است. او همچنین یک خرگوش است و یک کلاه جوکر سیاه با جمجمه صورتی در مرکز پیشانی خود دارد. حالت صورت جمجمه برای مطابقت با خلق و خوی کورومی تغییر می کند. کورومی با استفاده از یک مصنوع جادویی به نام کلید ملودی، که با قدرتهای مخرب رویاهای تاریک آمیخته شده است، سعی میکند 100 نت سیاه را جمعآوری کند تا روح قدرت تاریکی را احیا کند، به این امید که دشمنانش، بهویژه My Melody را نابود کند. . دم او نقطه ضعفی است که اگر کسی روی آن پا بگذارد بیهوش می شود.
او یک زندانی فراری از ماری لند است. بعداً مشخص شد که کورومی مرتکب جنایاتی مانند دزدی نان برای تغذیه خانواده فقیر باکو شده است. هنگامی که کورومی در محاکمه بود، باکو سعی کرد قاضی را متقاعد کند که او نیز مسئول است. اما کورومی مدعی شد که باکو دروغ میگوید تا دوستش دچار سرنوشت مشابهی نشود.
آنچه باعث کینه او نسبت به My Melo شد، حادثه ای بود که در آن My Melo ناخودآگاه صفحه ای از دفترش را پاره کرد تا بینی گوسفند پیانو را پاک کند. از آن زمان، کورومی تمام بدبختی ها و لحظات نامطلوبی را که My Melo (به طور تصادفی) برای او ایجاد کرده است، روی آن می نویسد. بیش از 3000 رویداد نوشته شده است (6342 دقیقاً در ابتدای سریال)، کورومی گاهی آنها را جلوی My Melo می خواند، اما به نظر می رسد My Melo غافل از اینکه چرا Kuromi اینقدر از آنها ناراحت است.
کورومی رهبر یک باند دوچرخه سواری است که به "کورومی 5" معروف است. سایر اعضا عبارتند از یک گربه بنفش به نام Nyanmi، یک سگ نارنجی کم رنگ به نام Wanmi، یک روباه سفید به نام Konmi، و یک موش خاکستری و سفید به نام Chumi. همه آنها مشکی می پوشند و به شکلی تهدیدآمیز به اطراف می چرخند.
درست مثل یوتا، کورومی هم به هیراگی علاقه دارد. با این حال، علاقه او نسبت به او تا حدودی قوی تر از اوتا به نظر می رسد. در یک قسمت، کورومی از قدرت کلید ملودی استفاده کرد تا خود را به یک انسان تبدیل کند تا بتواند با او برقصد و نام مستعار Kurumi Nui را برگزید. هیراگی در واقع به نظر می رسید که جذب کورومی نویی شده باشد، اما، متأسفانه، این طلسم جلوه ای شبیه به سیندرلا داشت: اگر کورومی قبل از اینکه تمام شمع های جادویی منفجر شوند به دایره طلسم بازنمی گشت، تبدیل به یک طلسم می شد. تاپیر مانند باکو به همین دلیل او مجبور شد وسط رقص با هیراگی فرار کند، اما او برای خداحافظی دست او را بوسید. در تم ابتدایی سریال قبل از این قسمت، کورومی زیر باران زیر یک چتر آبی دیده میشود (اوتا معمولاً در این قسمت است).
کورومی علاوه بر ناامید بودن، جنبه خوبی هم دارد. در شب کریسمس، او ابتدا از پذیرفتن هدیه ای که پدر و مادرش داده بودند، خودداری کرد، زیرا هنوز از این ناراحت بود که چرا در زمان زندانی شدن او، هیچ کس، حتی آنها، برای ملاقات نیامدند. اما همراه با نامهای که به پدر و مادرش میگوید هنوز او را گرامی میدارند و حتی سعی کردهاند به داخل سیاهچال بیایند اما اجازه ندادند. کورومی که عمیقاً تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت، این هدیه را پذیرفت. او سپس به یوتا بازگشت که او را نادیده گرفت تا زودتر به او کمک کند. همراه با جادوی My Melo با برخی از بابانوئل، کورومی به احضار روح مادر فوت شده یوتا کمک کرد (چگونگی مرگ این شخص مشخص نیست).