درباره Laharl
دو سال پس از مرگ پدرش، پادشاه کریچوسکوی، لاهارل با آرزوی تبدیل شدن به ارباب بعدی جهان هلند از خواب بیدار شد. لاهارل فردی به شدت خودمحور است و اصرار دارد که او شرور است، اما گهگاه نمیتواند دلسوزی خود را پنهان کند، که همواره منجر به آزار و اذیتهای زیادی از سوی دست نشاندگانش، به ویژه اتنا میشود. لاهارل نسبت به احساسات خود بسیار ناامن است و معتقد است که آنها نشانه های ضعفی هستند که شیاطین نباید داشته باشند. به این ترتیب، او همیشه به طعنههای رعیتش با امتناع قاطعانه از هرگونه مهربانی در قلبش پاسخ میدهد که معمولاً با نمایش قدرت غیرضروری همراه است. لاهارل علیرغم هیکل نسبتاً باریک خود، دارای قدرت بدنی بینظیری و همچنین جادوی قدرتمندی است و اغلب قدرت خود را بیش از حد به نمایش میگذارد تا اقتدار خود را بر دست نشاندگانش اعمال کند. او در نبرد بیرحم است و تا زمانی که حریفش تحت رحمت او قرار نگیرند به هیچ چیز فکر نمی کند. او همچنین ترس غیرمنطقی از زنان مجسمه دار دارد.