درباره Laurent Claire
پدر سلیا، در چهل سالگی، کسی که به فلورا و گروه هوگنوت کمک کرد تا از پایتخت سلطنتی فرار کنند، او به گروه فونتین کمک می کند تا با گروه هوگنوت در تماس باشند تا با هم همکاری کنند تا قدرت مشروع خود، یعنی آربور را به پادشاه برگردانند. گروهی که او را به خاطر همکاری با شورشیان به خیانت تهدید میکردند اگر جاسوس آنها نشود و به کشف دیگر اشراف فونتین در تماس با Restoration کمک نکند، او را به خیانت متهم میکردند، مجبور شد سلیا را به عنوان همسر چارلز بدهد. برای استفاده از او به عنوان یک گروگان برای اطمینان از همکاری خود با جناح آربور، پس از فرار سلیا، او برای فرار از پایتخت به کریستینا کمک می کند، پس از بازگشت او از مهمانی عصر،اما چارلز به او مشکوک است و سپس باید به ریو اعتماد کند که در یک لحظه خوب ظاهر شد تا کریستینا را به رودانیا ببرد.