درباره Leon Oswald
لئون آکروبات فرانسوی با شخصیتی سخت و سرد است. او توسط Kalos به Kaleido Stage جذب می شود، اما انزجار او از Sora Naegino تقریباً باعث می شود که قرارداد خودش را خیلی زود فسخ کند. با این حال، پس از دیدن مبارزه سورا و می ونگ روی صحنه، تصمیم می گیرد به امید اینکه یکی از آنها بتواند شریک واقعی او شود، باقی بماند. به گفته لیلا، او برای آموزش و رفتار با همه شرکای خود آنقدر سخت است که تقریباً همه آنها مجروح می شوند و باید تسلیم شوند و شهرت وحشتناکی در بین هنرمندان و همچنین لقب "خدای مرگ" برای او به ارمغان آورد.
لئون ابتدا می را انتخاب می کند که در اثر "دراکولا" و دوباره در جشنواره سیرک (که پس از اجرای "مارپیچ شیطان" برنده می شود، شریک او می شود. با این حال، او متوجه میشود که شریکی که واقعاً میخواهد و به آن نیاز دارد، سورا نایگینو است، که او را به یاد خواهر کوچکش سوفی میاندازد، به ویژه در رویای او: "ایجاد یک صحنه بدون رقابت که در آن همه سرگرم شوند." می همچنین مغرور و خودمحور شده بود، بنابراین او را رها می کند و در طی یک عمل او را مجروح می کند و می را مجبور می کند تا ارزش او را به عنوان یک مجری دوباره ارزیابی کند.
معرفی خواهر کوچکش سوفی، گذشته طوفانی لئون را آشکار می کند. پس از مرگ والدینشان، لئون و سوفی اقوام بدسرپرست خود را رها کردند و به دنبال مربی ذوزنقهای به نام آلن گشتند که خواهر و برادر را زیر بال خود گرفت و پتانسیل آنها را کشف کرد و همچنین چگونگی اختراع قانون فرشتگان را کشف کرد. او هر دوی آنها را تحت یک تمرین سخت شگفتانگیز قرار داد (مخصوصاً سوفی، که قویترین اراده را برای اجرای این عمل داشت)، اما در اواسط راه، لئون احساس کرد که آلن نمیتواند چیزی به آنها بیاموزد و با سوفی رفت.
در آخرین جشنواره سیرک، یوری کیلیان با سوفی تماس گرفت و از او خواست تا قبل از جشنواره ای که او و لئون در آن دو اجرا داشتند، او را ملاقات کند. با این حال، این یک تله بود: یوری هرگز قصد ملاقات با او را نداشت، فقط میخواست سوفی از راه دور شود تا باعث شکست این جفت شود و پیروزی خود را با لیلا محکم کند. درست قبل از شروع جشنواره، سوفی سعی کرد به زمان بازگردد، اما وقتی از خیابان می دوید، ماشینی با او برخورد کرد. او در بیمارستان در حالی که یک لئون له شده در کنارش بود درگذشت. درست قبل از مرگ، لئون با یوری تماس گرفت و با گریه از او خواست که به ملاقات سوفی برود و سعی کرد شایعات مربوط به مقصر بودن او را رد کند. یوری اما میدانست که نمیتواند ظاهر شود و نشد.
مرگ سوفی، لئون را در هم کوبید، در حالی که او تلاش می کرد تا آرزوی در حال مرگ خواهرش را برآورده کند: ستاره واقعی را به جای سوفی بیابید و بزرگ کنید. به همین دلیل، او همه «جانشینان» سوفی (از جمله می و سورا) را تحت آموزشهایی قرار میدهد که سوفی طی کرده است، که علت لقب «خدای مرگ» او است. او در نهایت، وقتی با سورا ملاقات می کند، متوجه می شود که او کسی است که می تواند شریک زندگی او شود، قانون فرشته را انجام دهد و به ستاره واقعی تبدیل شود.
در فصل پایانی، لئون با سورا در اثر «دریاچه قو» جفت میشود و پس از کمک به سورا در اجرای این عمل با او، نه تنها آرزوی سوفی را برآورده میکند، بلکه قلبش را به روی ایده اجرای یک سرگرمی باز میکند. صحنه بدون درگیری درست مثل همان صحنه ای که خواهرش در رویای آن بود.
در OVA The Amazing Princess Without a Smile، او سعی می کند نقش های خنده دار بیشتری را روی صحنه بازی کند و یکی از سه احمق را بازی کند.