درباره Lucian
لوسیان برای اولین بار به عنوان یک فلاش بک مبهم در فصل 5 ظاهر می شود. او ظاهر واقعی خود را در فصل 8 نشان می دهد.
لوسیان در دهکده ای فقیر بزرگ شد. دوست دوران کودکی او دختری به نام پلاتینا بود. وقتی مردان غریبه به خانه او آمدند، روز بعد خواهرش ناپدید شد. لوسیان که متقاعد شده بود خواهرش به بردگی فروخته شده و سرنوشت مشابهی در انتظار پلاتینا است، او را متقاعد کرد که با او فرار کند.
هنگامی که آنها در دره نیلوفرهای گریان تصادف کردند، لوسیان ناامید است که پلاتینا را به مکان امن منتقل کند، اما پلاتینا برای استنشاق گرده سمی و مرگ، به امید پاک کردن خاطرات دردناک زندگی خود کناره گیری می کند.
لوسیان حتی به عنوان یک مرد بالغ با این اتفاق در زندگی اش تسخیر شده است و وقتی برای اولین بار او را در فصل 8 می بینیم، از رویایی بیدار می شود که این خاطره آسیب زا را دوباره مرور می کند. او که اکنون به عنوان یک دزد زندگی می کند، به عنوان نگهبان سایر بچه های کوچکتر عمل می کند که برای زنده ماندن باید جیب بریزند.
یک روز، کلر، همراه لوسیان به او اطلاع می دهد که سربازان دارند جیب برها را می کشند و پایگاه آنها را به آتش می کشند. در حالی که لوسیان تلاش می کند کلر و بچه ها را به امن برساند، با تیر یک سرباز به طرز مرگباری مجروح می شود.
لنت والکری، با صدای لوسیان، صحنه مرگ او را تماشا می کند و احساس می کند که او را قبلا دیده است. وقتی لوسیان، که اکنون یک روح است، رو به لنت میشود، خاطرات زندگی گذشته والکری در نقش پلاتینا دوباره به دست میآید. در آن لحظه فریا و اودین جایگزین Seal در خاطرات لنت می شوند و هریست کنترل بدنی را که آنها به اشتراک می گذارند به دست می گیرد. هنگامی که هریست تلاش می کند لوسیان و دیگر اینهرجار را نابود کند، لوکی لوسیان را به آساگارد انتقال می دهد.
لوکی که ظاهراً از ارتباط بین لوسیان و لنت آگاه است، به لوسیان میگوید که میتواند به او فرصتی برای کمک به والکری بدهد. لوسیان مشتاق است بداند که آیا لنت پلاتینا است یا نه و اگر او بود خاطراتش را به دست بیاورد، بنابراین موافقت می کند که به او کمک کند.
لوکی به لوسیان میگوید که گوی اژدها به لنت کمک میکند، اما وقتی آن دو برای بازیابی آن میروند، اسلیپنیر، نگهبان گوی با لوسیان روبرو میشود. در حالی که لوکی گوی را می دزدد، لوسیان مجبور می شود به تنهایی اسلیپنیر را شکست دهد.
سپس لوکی اعتراف می کند که در مورد گوی دروغ گفته است و فقط لوسیان را فریب داده تا به او کمک کند تا آن را بدزدد. لوکی که میتواند تقصیر این جنایت را بر گردن لوسیان به عنوان بزغاله بیاندازد، لوسیان را میکشد.
لنت می تواند شاهد قتل لوسیان در جریان احیای روح او باشد. هنگامی که روح لنت در بدن جدیدش با خاطرات زندگی گذشته اش دست نخورده بیدار می شود، والکری بلافاصله به آسگارد سفر می کند تا از لوکی به خاطر مرگ لوسیان انتقام بگیرد.
آخرین باری که لوسیان را می بینیم در فصل آخر است. پس از اینکه لنت نابودی لوکی را خنثی میکند و آسگارد و میدگارد را با قدرتهای جدید خلقت خود تجدید میکند، لوسیان نیز احیا میشود و این دو در یک بوسه تصویر میشوند و در نهایت دوباره به هم میرسند.
Lucian در Valkyrie Profile (Playstation) سرچشمه گرفت و در هیچ جای دیگری ظاهر نمی شود.