درباره Mako
ماکو یک پسر جوان معلول بود که توسط برادر کوچکش آکی حمایت می شد. آنها در روستایی در نزدیکی مخفیگاه جگی زندگی می کردند. هنگامی که ماکو به طور تصادفی با یکی از سرسپردگان جگی برخورد کرد، آکی به او پیشنهاد داد که یکی از پاهای او را قربانی کند تا او را نجات دهد. جگی (که در آن زمان تظاهر به کنشیرو می کرد) که از این عمل عشق برادرانه خشمگین شده بود، آکی را از ماکو گرفت و او را با زنجیر به سنگی غول پیکر در وسط صحرا رها کرد. وقتی کنشیرو واقعی با جسد بی جان آکی به دهکده ماکو رسید، ماکو که اکنون از مرگ آکی مضطرب شده بود، سعی کرد کنشیرو را با تفنگ کمان بکشد. کنشیرو تیر را به سینهاش برد و بعداً از همان تیر در حالی که جگی را تا حد مرگ شکنجه میکرد استفاده کرد.
در نسخه انیمه داستان، ماکو به جای فلج شدن، بیمار بود و از همتای مانگای خود لاغرتر بود. قبل از اینکه آکی را از او بگیرد، جاگی به نقطه حیاتی ماکو برخورد می کند که او را شستشوی مغزی می دهد تا کنشیرو را بکشد. تنها راهی که کنشیرو توانست اثر نقطه حیاتی جگی را معکوس کند این بود که به خود اجازه دهد با تیر ماکو شلیک شود، زیرا شکست در انجام وظیفه خود منجر به مرگ ماکو می شد. از آنجایی که آکی در نسخه انیمه نمی میرد، این دو برادر دوباره با پدربزرگشان متحد می شوند.