درباره Mako Graham
خواهر ماکو گراهام دختر خوانده پدر اندرو گراهام است. او راهبه شد و از زمانی که او کشیش بود، راههای او را دنبال کرد. او همچنین در مورد پخت و پز فرانسوی از او یاد گرفت. او کن را می شناسد که از پدرش آموخته است.
وقتی کیو به کلیسای سنت اندرو میآید، او را به کیو آموزش میدهد و پس از تراشیدن اجباری سرش، او را متقاعد میکند که آفرو بپوشد. او همچنین او را وادار میکند که اعتراف کند که چگونه کازوما را در جریان معاینه اولیه پانتازیا در قسمت اول از دست داده است.
این بخشی از یک استراتژی است که او را از تفکر محدود خارج می کند و ذهنش را گسترش می دهد. او توضیح می دهد که او معمولاً به جای اینکه آنها را غافلگیر کند، از دیگران غافلگیر می شود.