درباره Mana
مانا دوست دوران کودکی اتم و مهد است و زیر نظر مهد به عنوان شاگرد او جادو میخواند. او دختری سبک دل، باز، بازیگوش و دلسوز است که پیوند عمیقی بین اربابش و اتم دارد.
مانا شعبده باز جوانی است که در ابتدای طلوع دوئل تمرین می کند و به کشیش مهاد خدمت می کند. در مانگا او برای اولین بار پس از پنهان شدن در گلدان های بیرون از قصر در مقابل مهد ظاهر شد. مهد اونجا حس کرد و گفت بیا بیرون. پس از بیرون آمدن از دیگ، او تعجب کرد که چگونه بعداً تمرینات خود را انجام می دهد و مهاد در پاسخ به او گفت که هرگز به این شکل جادوگر نمی شود. پس از مرگ مهاد، او سوگند یاد می کند که یک جادوگر بزرگ شود و در نهایت می تواند کا خود، "دختر جادوگر تاریک" را احضار کند.
بعداً وقتی باند یوگی او را کشف میکند، یوگی در مورد بازی با ورق در خانه توضیح میدهد و در مورد اشارهاش به Dark Magician Girl توضیح میدهد. مانا بعدا به آنها کمک می کند تا زورک را شکست دهند. او یکی از تنها دو نفر در دنیای هزاره است که می تواند یوگی و دوستانش را ببیند.
یک پانل واحد در مانگا نشان می دهد که او پس از شکست زورک حلقه هزاره را به ارث برده است.