درباره Mana
همدم جاودانه یوتا. او توسط گروهی از پیرزنان بزرگ شد که او را در کلبه ای اسیر و ناتوان نگه داشتند. آنها واقعاً پری دریایی بودند که وقتی مانا به سن نوجوانی رسید برای بازیابی جوانی به دنبال خوردن مانا بودند. او از آن زمان با یوتا سفر می کند و حس وفاداری و احساسات زیادی نسبت به او دارد، اما به دلیل ماهیت تا حدودی ساده لوح و خرابش، به نظر نمی رسد واقعاً متوجه شود که احساساتش نسبت به او احتمالاً عشق یا فقط محبت ساده است.