درباره Manon Asakura
او همکلاسی قدیمی هارادا بود. هارادا او را دوست داشت، اما از آنجایی که او دختر صنایع آساکورا بود، شانس کمی برای سلام کردن به او دید. با این حال، زمانی بود که مانون با او صحبت کرد، اگرچه او همیشه اصرار داشت که آنها در یک زمان خاص بروند. یک روز، مانون اصرار کرد که بیشتر با هارادا بماند. آنها روز را روی یک چرخ و فلک گذراندند، اما پس از پیاده شدن، مانون به زمین افتاد و دستور داد که به شرکت پدرش بازگردانده شوند.
وقتی هارادا رعایت کرد، این حقیقت هولناک را فهمید که «مانون» که با آن بیرون رفت، در واقع یک اندروید بود که توسط Manon و پدرش برای آزمایش نظریههای جدید در تعاملات هوش مصنوعی با انسانهای عادی ساخته شد. هارادا در ترکیبی از اندوه و خشم، آزمایشگاه را ویران کرد و بعداً توسط کوروکاوا (که در آن زمان هنوز کارآگاه پلیس بود) دستگیر شد. اما هارادا تراشه برنامه را با برنامه نویسی اندروید Manon حفظ کرد. سالها بعد، Manon واقعی شرکت پدرش را به ارث برد، و در یک برخورد تصادفی با هارادا دوباره متحد شد و از او پرسید که آیا به شرکت میپیوندد، به این امید که بتواند در بخش هوش مصنوعی آنها کمک کند. او با مهربانی نپذیرفت.