درباره Maria Kawai
قهرمان داستان، ماریا شخصیت سردی دارد که خود را از همکلاسی هایش دور می کند. او آنچه را که میخواهد میگوید، هرچند بیش از حد رک و خشن، حتی زمانی که قصد کمک به دیگران را دارد. نماهای متکبرانه و اظهارات بیپروا باعث تنفر بیشتر مردم او شده و به نظر میرسد او نیز نسبت به آنها بیتفاوت است. ماریا که در سراسر مانگا بر آن تاکید شده است، نشان داده شده است که این توانایی را دارد که ماهیت واقعی افراد اطراف خود، یا به عبارت ساده تر، معایب آنها را ببیند. اگرچه او این هوای برتری را حفظ می کند، اما در واقع آرزوی پذیرش و دوستی دارد. حتی زمانی که از پیامدهای ناخوشایند آگاه است، اغلب برای اثبات خود به دیگران وارد موقعیت های دردسرساز می شود. همه فکر می کنند که او شیطان است، اما نمی دانند که آنها شیطان هستند. او به کاندا یوسوکه توجه ویژهای میکند، اما احساسات بسیار قویتری نسبت به مگورو شین نشان میدهد و اظهار میکند که احساس میکند شین بسیار به او نزدیکتر از خداست و از اینکه مورد نفرت او قرار بگیرد بسیار بیشتر میترسد. بعداً متوجه می شود که عاشق او شده است. او قافیه های مهد کودک و سرودهایی مانند "عظمت شگفت انگیز" را دوست دارد. او ظاهراً به دلیل "مشت زدن به معلم/راهبه" اخراج شده است، اما جزئیات آن توضیح داده نشده است، اگرچه مشخص شد که صلیب او همیشه از آن معلم / راهبه است. او عادت دارد وقتی کسی چیزی می گوید که او را آزار می دهد لب هایش را بیرون می آورد و چشمانش را نیمه باز می کند. نشان داده شده است که او شروع به دوست داشتن مگورو کرده است. (ویکیپدیا) بعداً متوجه می شود که عاشق او شده است. او قافیه های مهد کودک و سرودهایی مانند "عظمت شگفت انگیز" را دوست دارد. او ظاهراً به دلیل "مشت زدن به معلم/راهبه" اخراج شده است، اما جزئیات آن توضیح داده نشده است، اگرچه مشخص شد که صلیب او همیشه از آن معلم / راهبه است. او عادت دارد وقتی کسی چیزی می گوید که او را آزار می دهد لب هایش را بیرون می آورد و چشمانش را نیمه باز می کند. نشان داده شده است که او شروع به دوست داشتن مگورو کرده است. (ویکیپدیا) بعداً متوجه می شود که عاشق او شده است. او قافیه های مهد کودک و سرودهایی مانند "عظمت شگفت انگیز" را دوست دارد. او ظاهراً به دلیل "مشت زدن به معلم/راهبه" اخراج شده است، اما جزئیات آن توضیح داده نشده است، اگرچه مشخص شد که صلیب او همیشه از آن معلم / راهبه است. او عادت دارد وقتی کسی چیزی می گوید که او را آزار می دهد لب هایش را بیرون می آورد و چشمانش را نیمه باز می کند. نشان داده شده است که او شروع به دوست داشتن مگورو کرده است. (ویکیپدیا) او عادت دارد وقتی کسی چیزی می گوید که او را آزار می دهد لب هایش را بیرون می آورد و چشمانش را نیمه باز می کند. نشان داده شده است که او شروع به دوست داشتن مگورو کرده است. (ویکیپدیا) او عادت دارد وقتی کسی چیزی می گوید که او را آزار می دهد لب هایش را بیرون می آورد و چشمانش را نیمه باز می کند. نشان داده شده است که او شروع به دوست داشتن مگورو کرده است. (ویکیپدیا)