درباره Marie
ماری یک پرستار در مجمع الجزایر سابائودی است. او در حال کمک به انتقال یک مرد مجروح به بیمارستانی در همان نزدیکی بود که با سنت چارلوس، یک تنریوبیتو مواجه شدند. سپس سنت چارلوس اجازه نمی دهد که ماری با مرد مجروح عبور کند و سپس مرد به شدت مجروح را با لگد به زمین می زند و می گوید که به او کمک می کند تا بمیرد. در حالی که ماری زانو زده بود و شوکه شده بود، چارلوس به او نگاه کرد و او را مجبور کرد تا برخلاف میلش با او برود تا سیزدهمین همسرش شود. هنگامی که نامزد او که در انتقال مرد مجروح کمک می کرد، بلند شد و از چارلوس التماس کرد که ماری را نبرد، او فقط به دلیل "جرأت ایستادن در حضورش" به او شلیک کرد.
او را به زور بردند، زیرا هیچکس نمیتوانست یا نمیتوانست قبل از رفتن به او کمک کند.
او به همراه دیگر بردگان خانواده چارولس پس از حمله لوفی به تنریوبیتو آزاد شد.
منبع: