درباره Misao Kuramitsu
میسائو برادر کوچکتر میهوشی کورامیتسو است. در سری سوم OVA میسائو نامه ای از میهوشی دریافت کرده بود که میهوشی همه این کارها را با تنچی ماساکی انجام می داد. میسائو با یادآوری اینکه زمانی شنید که تنچی توسط زنان احاطه شده است، تعبیر کرد که میهوشی در حرمسرا بوده و توسط تنچی مورد آزار قرار گرفته است (حرف در ابتدا توسط Z و بعداً توسط فوکو تغییر داده شد). میسائو به دلیل نگرانی از اینکه میهوشی از تکرار آنچه قبلاً رخ داده بود رنج می برد (که در جزئیات توضیح داده نشد)، میسائو تصمیم گرفت که برای نجات خواهرش تنچی را بکشد.
برای انجام این کار، پدربزرگش مارشال بزرگ مینامی کورامیتسو به میسائو فرماندهی جدیدترین کشتی خانواده کورامیتسو، چوبیمارو، را که توانایی نابود کردن یک سیاره کامل را داشت، داده بود. این نقشه برای میهوشی و تنچی به چوبیمارو برای یک ضیافت فریب خورده بود، و برای جلوگیری از متنفر شدن میهوشی از او، میسائو مرگ تنچی را مانند یک تصادف جلوه می داد. سپس میسائو به طور تصادفی زمین را در طول مبارزه خود با ریوکو نابود می کند تا از وحشت عمومی روی زمین که چوبیمارو با دیدن چوبیمارو زمینی ها ایجاد می کند جلوگیری کند. وقتی میسائو با میهوشی تماس گرفت تا او و تنچی را در چوبیمارو دعوت کند، میهوشی به یاد نداشت که او یک برادر دارد، تا اینکه میسائو یکی از عکسهای قدیمی خود را به نمایش گذاشت که میهوشی بلافاصله او را شناخت. سپس میسائو دعوت خود را انجام داد، اما قبل از اینکه تنچی و میهوشی بتوانند بروند، میهوشی با دوستش آمنه کاوناق تماس گرفته بود، او می خواست از قصد تنچی برای پیوستن به پلیس کهکشان مطلع شود. از آنجایی که یک میدان تداخل در اطراف خانه ماساکی مستقر شده بود (که برای گرفتن آسانتر آیکا، ریوکو و واشو مستقر شده بود) تماس را با مشکل مواجه کرد، تنچی و میهوشی به آزمایشگاه واشو رفتند تا بتوانند دریافت بهتری داشته باشند.
اگرچه میسائو افسر شایسته ای بود، اما از خودش ناامن و نامطمئن است. او همچنین به راحتی مرعوب می شود، همانطور که مشهود است زمانی که ماشیسو ماکیبی او را به دلیل اینکه او را یک خدمتکار حقیر خطاب کرد، کتک زد. او همچنین نمی دانست که ماشیسو عاشق او شده است. اما میسائو از این موضوع زمانی آگاه شد که ماشیسو به او کمک کرد تا او را به هوش بیاورد، زمانی که او آماده بود تا با چوبیمارو در هنگام حمله ریوکو به پایین برود و او با بدنش در هنگام انفجار از او محافظت کرده بود.
پس از آن بود که ماشیسو، که ظاهراً آسیب مهلکی دیده بود، به میسائو یادآوری کرد که آنها در ابتدا با هم آشنا شدند، زمانی که میسائو به طور تصادفی با توپ تنیس به او ضربه زد و او اعتراف کرد که بابت کاری که در آن زمان انجام داده عذرخواهی کرده است، اگرچه او بیش از حد عاشق شده بود. آن را شنیده و خوشحال است که به خانواده میسائو معرفی شده است. میسائو متوجه شد که اگر ماشیسو مرده باشد نمی تواند خود را ببخشد زیرا برای او مهم بود. خوشبختانه، بخش تخریب شده چوبیمارو، و همچنین جراحات ماشیسو، توهمی بود که توسط Washu در سونامی-فون ایجاد شد، که توسط Seto به عاریت گرفته شد تا به میسائو نشان دهد که ماشیسو است و نه میهوشی که او باید از آن محافظت کند. وقتی ماشیسو از خجالت فرار کرد، میسائو توسط نویک، آیکا، ساسامی، واشو و ستو متقاعد شد که به دنبال او برود، اما میسائو به طور تصادفی روی میهوشی پا گذاشت.
پس از حادثه چوبیمارو، میسائو به همراه پدربزرگ مینامی و ماشیسو، به عمه بزرگش میکامی برده شدند و در یکی از کارهای خانواده به مجازات ده سال خدمت محکوم شدند. میسائو مجازات او را با خوشرویی پذیرفت، اما ماشیسو که نمیخواست از محبوبش جدا شود، از او خواسته بود با او ازدواج کند. مینامی در ابتدا به این موضوع اعتراض کرد و گفت که ماشیسو بی لیاقت است، اما میسائو با او ازدواج کرد که مادر میسائو، میتوتو، اعلامیه حمایت شورای خانواده از عروسی آنها و همچنین پیشنهاد ستو برای به فرزندخواندگی ماشیسو را آورد تا او شایسته ازدواج باشد. میسائو
میسائو همچنین در قسمتهای 23 و 24 GXP ظاهر شد. در آن زمان، مجازات میسائو اصلاح شد و او افسر ارتش گلکسی شد. میسائو همچنین به توانایی های خود اعتماد بیشتری پیدا کرده بود. پس از متهم شدن ساینا یامادا به سرقت Kamidake II، هنگامی که به او دستور داده شد آن را به ارتش کهکشان بسپارد، میسائو با واحد خود معلم سابقش آمنه کاوناق را بازداشت کرد (آمانه میسائو را آموزش داده بود و هنوز از او به عنوان "تازه کار" یاد می کند) و همچنین Kiriko Masaki، Ryoko Balta و Neju Ne Melmas، به اتهام همدستی آنها. اما میسائو برای آنها ناشناخته، مخفیانه برای میکامی کار می کرد تا یک جناح سرکش از GA را که به دزد دریایی فضایی تارانت شانک کمک می کرد، افشا کند تا راز فوکو، کابینی که کامیداک دوم را تامین می کرد، بیاموزد.
درست بعد از اینکه ساینا تارانت را شکست داد، میسائو رفت تا به مافوق فاسد GA گزارش دهد، اما در واقع میکامی و یک اسکورت مسلح از افسران GA را برای دستگیری آنها آورده بود.