درباره Morocco
مردی نسبتاً چاق که از آغاز زندگیش در سرزمین های تاسک زندگی می کرد. مراکش پدر رویا است که در آن به دلیل ترس شدید از دخترش به نظر می رسد بسیار دیوانه است. مراکش با برخورد با جادوگری که پیشگویی کرده بود رویا "مرگ او خواهد بود" به این ترس دست یافت. این جنون پس از اینکه رویا (در کودکی) یک گل رز به مراکش هدیه داد که انگشت او را تیز کرد و باعث از دست دادن مقدار کمی خون شد، بسیار رونق گرفت. این او را در تمام عمرش در حالت جنون قرار داد که در آن او خود را متقاعد کرد که رویا باید بمیرد. با توجه به این واقعیت، مراکش دسپرا را برای ترور رویا استخدام می کند. چون رویا
ده سال بعد، وقتی مراکش رویا را می بیند که لباس زیبایی به عنوان دختر تازه به فرزندخواندگی نورمن - یک مرد نجیب عالی رتبه تاسک - می پوشد، به معنای واقعی کلمه روی دست و زانو می شود و در یک لحظه ترس شدید در جنون خود به سرعت از رویا دور می شود. . پس از این، مراکش محل اختفای رویا را پیدا می کند و شخصاً گلوی او را می گیرد و سعی می کند او را بکشد. با این حال، دسپارا - که یک لحظه جسارا شد - از ضربه او اصابت می کند. سپس مراکش سعی می کند فرار کند، اما فوراً توسط Cloud قطع می شود و در نهایت به زندگی تحریف کننده خود پایان می دهد.