درباره Mrs. Jones
لیا و آقای جونز در یکی از اپیزودهایی که دکتر کنزو تنما و دیتر سعی کردند سوار بر فریهام شوند ظاهر شدند. این زوج پیر انگلیسی مدتی پس از بازنشستگی آقای جونز از شغل قبلی خود به عنوان پلیس ظاهراً در "تعطیلات" در آلمان هستند. وقتی لیا تنما و دیتر را در کنار جاده میبیند، شوهرش را متقاعد میکند که بایستد و علیرغم بیمیلی جونز، اجازه دهد با آنها سوار شوند. با این حال، وقتی بنزین ماشینشان کم میشود و تنما در کنار دیتر با قول کمک به بازگشت، آن را ترک میکند، وقتی تنما و دیتر بعد از چند ساعت پیادهروی در جاده با قوطیهای جری قرضگرفتهای به آنجا میرسند، این زوج پیشبینی نمیکنند. پس از آن، زن و شوهر تنما و دیتر را برای شام در یک رستوران پذیرایی می کنند، جایی که تنما به آنها توصیه می کند که یک بطری شراب ungeheuer سفارش دهند.
اگرچه آقای جونز، برخلاف همسر فهمیدهاش، به دلیل شهودش به عنوان یک پلیس سابق (شبیه به بازرس لانژ) در طول ظاهرش نسبت به تنما بدگمان شدیدی نشان میدهد، مشخص میشود که آقای جونز دلیلی برای شک به شهود خود دارد. گروه برای بازدید از قلعه اشتاینباخ حرکت میکنند و پس از یادآوری اینکه پسرشان رابرت در نامهای از زیبایی این مکان با علاقه نوشته است، متأسفانه نقل میکنند که رابرت کسی را در آنجا به قتل رسانده است. پس از جدایی از تنما و دیتر، این زوج به زندان Stadelheim در مونیخ می روند، جایی که رابرت در آن زندانی است. قبل از ورود، آقای جونز به لیا فاش میکند که میدانست تنما پس از بازدید قبلی آنها از ایستگاه پلیس، یک فراری است، اما معتقد است که او بیگناه است، همانطور که میخواهد در مورد رابرت باور کند.