درباره Nekobaa
نکوبا (ねこばあ) پیرزنی است که همراه با نوه اش تاماکی در شهری متروک زندگی می کند. او فروشگاه لوازمی را اداره می کند که قبیله اوچیها از آن استفاده می کردند. او با گربه های زیادی زندگی می کند، از جمله گربه هایی مانند دنکا و حنا که حرف می زنند. ساسوکه اوچیها نزد او می آید تا برای هبی اش اقلام بخرد. او به ساسکه میگوید که به یاد میآورد که ایتاچی و او زمانی «گربههای کوچک» بودند و او باور نمیکند که اکنون میخواهند همدیگر را بکشند.