درباره Olivier
پسری که در سن 5 سالگی در مونت سن میشل یتیم شد. او ناخواسته سالامندر را از زندان آزاد کرد و او را با شخص دیگری اشتباه گرفت. سالها اولیویه و سالاماندر با هم به دور دنیا سفر کردند. اولیویه سالاماندر را پدری میدانست که هرگز نداشت تا اینکه متوجه شد او را تبدیل به یک گرگینه میکنند تا از آن برای نابودی استفاده کنند و نه چیز دیگر.
سالاماندر او را لوپ گارو (به فرانسوی «گرگینه») نامید، اما تسوبومی و همکاران او را اولیویه می نامند. چون گفتنش راحت تره و چون اسم فرانسوی گل قلبش هست.
او علاقه زیادی به Tsubomi پیدا می کند و با دیگر Precure نیز دوست می شود.