درباره Phryne
فرین دختر یک کشیش است. او طغیان های ناگهانی دارد، مانند زمانی که از کلین التماس می کند که اجازه دهد لبخندش را ببیند. او به او نزدیک شده است و آنها یک شب را در بسیاری از خرابه های باستانی با هم می گذرانند. آرزوی فرین برای ستاره روز این بود که «لبخند کلین برای همیشه پابرجا بماند».