Queen Serenity

Queen Serenity

اسم های دیگر

مشخصات شخصیت Queen Serenity クイーン・セレニティ

اسم انگلیسی

Queen Serenity

اسم ژاپنی

クイーン・セレニティ

درباره Queen Serenity

Serenity تجسم الهه ماه Serene و ملکه هزاره نقره ای است. وظایف اصلی او مراقبت از کریستال نقره و بزرگ کردن دخترش، پرنسس سرنیتی، به عنوان یک وارث مناسب بود. در آن زمان جنگی بین زمین و ماه رخ داد زیرا مردم زمین نسبت به زندگی طولانی و غنی که توسط کسانی که در پادشاهی ماه زندگی می کردند حسادت می کردند. با وجود این درگیری، شاهزاده اندیمیون زمین تصمیم گرفت برای ماه بجنگد (تا حدی به این دلیل که عاشق پرنسس سرنیتی بود و تا حدی به این دلیل که کارهای مردمش را تایید نمی کرد) متاسفانه ملکه متالیا (حاکم پادشاهی تاریک) به ماه حمله کرد و همه چیز را ویران کرد. همه کشته شدند به جز ملکه سرنیتی و مشاورانش، لونا و آرتمیس. سرنیتی در سوگ از دست دادن دخترش و همچنین همه افرادش، از کریستال نقره استفاده کرد تا ملکه متالیا را از بین ببرد و همه کسانی را که در آن روز مرده بودند بفرستد تا در آینده دوباره متولد شوند. متأسفانه، ملکه سرنیتی از تمام قدرت کریستال نقره استفاده کرده بود، به این معنی که بلافاصله پس از استفاده از کریستال مرد. روح او سپس روی ماه ماند و مراقب زمین بود تا اینکه شاهزاده سرنیتی دوباره متولد شد. Queen Serenity نقش بسیار کمی در انیمه دارد. در اواخر سری اول، او به عنوان یک جن برای ملوان سنشی ظاهر می شود و گذشته پادشاهی ماه را برای آنها فاش می کند. این جن در ابتدای سری R دوباره برای Usagi ظاهر می شود و کریستال نقره را به همراه یک سنجاق سینه تغییر شکل جدید به او برمی گرداند. پس از این او دیگر هرگز دیده نمی شود. در مانگا، نقش ملکه سرنیتی کمی بزرگتر است: به جای اینکه به عنوان یک جن برای سنشی ظاهر شود، یک تصویر هولوگرافیک وجود دارد (اگرچه او دقیقاً به نظر می رسد). او همچنین پس از شکست یوساگی ملکه متالیا ظاهر می شود و از او می خواهد که جای او را به عنوان ملکه ماه بگیرد (اما اوساگی قبول نمی کند). داستان در مانگای Super S جالب تر می شود، جایی که اوساگی یک سری فلش بک از زمانی که کودک بود در پادشاهی ماه دارد. فاش شد که ملکه شیطان صفت نهرنیا خواهر ملکه سرنیتی بود و هر دو در اصل قبل از رسیدن به ماه از جایی دیگر در کهکشان آمده بودند. هنگامی که پرنسس سرنیتی به دنیا آمد، نهرنیا سعی کرد ملکه سرنیتی را متقاعد کند که به او در نقشه های شیطانی خود بپیوندد. وقتی سرنیتی نپذیرفت، نهرنیا به شاهزاده خانم لعنت فرستاد و سعی کرد پیروزی او را به دست آورد. وقتی شاهزاده خانم به چهار یا پنج سالگی رسید، شروع به دیدن کابوس کرد و نتیجه نفرین خود را پیش بینی کرد. اینجاست که ملکه سرنیتی به اوساگی مهم ترین نصیحتی را می کند که در کل سریال دریافت کرده است: "همه ما یک ستاره در قلب خود داریم. تاریکی و روشنایی همیشه در کنار یکدیگر هستند. کمی ترس یا ترس را نشان دهید. قطره اشک و تاریکی رشد می‌کند و شروع به حمله می‌کند و نور را می‌سوزاند. آرامش، شما باید همیشه ستاره قلب خود را قوی نگه دارید تا روح‌های تاریک و شیطانی را شکست دهید. این مهمترین مأموریت شما است، آرامش..."