درباره Reiji Sagaya
ریجی ساگایا در مدرسه راهنمایی خصوصی کاگورا با آئوی میساتو تحصیل کرد و در آنجا به طرز وحشتناکی مورد آزار و اذیت قرار گرفت. او توسط دانش آموزان دختر و پسر به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود که باعث شد او یک فرد تنها و درونگرا باشد. او در بدبختی خود با سگ ولگردی که چیبی (تینی) نام داشت دوست شد. در تلاش برای رسیدن به پسر فقیر، آئوی یک کاسه و غذای جدید برای چیبی به او داد و ساگایا او را دوست داشت. با این حال، قلدرها علاقه بازنده محبوب ترین دختر مدرسه را تایید نکردند و چیبی را در مقابل ساگایا کشتند.
ساگایا پس از کناره گیری کامل از زندگی اجتماعی، نه تنها به Aoi، بلکه به قصاص نیز علاقه مند شد. او شروع به انجام یک بازی متنی به نام "آشوب" کرد که الهام بخش او برای جستجوی قلدرهای قدیمی بود. او سپس از اختلال در جریان اژدها و کمک روح دردناک چیبی که توسط Tendou Kodzunu احیا شد، قدرت روانی به دست آورد.
"شیطان رویایی" زمانی که سعی کرد ذهن آئویی را در دنیای رویایی خود تسخیر کند، توسط بچه های ماگامی شکست خورد. و چیبی وقتی یک پرستار دلسوز مایکو روح را آرام کرد، نفرت خود را رها کرد. ساگایا دیگر انتقامجو نبود، به کما رفت و در بیمارستان مرکزی ساکوراگائوکا ماند. او بعداً تحت تأثیر رنج آئوی بیدار شد و از توانایی های روانی خود برای یافتن او پس از اینکه توسط کودزونو گرفته شد، استفاده کرد.
ریجی ساگایا سپس شاگرد دکتر ایوایما و کارآموزی در کنار مایکو شد - که او احساسات شدیدی نسبت به او پیدا کرد.