درباره Rinko Jerrard
جنسیت: مؤنث
سن: 15
تاریخ تولد: 24 دسامبر
گروه خونی: AB
توانایی: تبدیل مهره ها به بمب
او برای استفاده از مهره های خود در راه های سازنده تر، لوازم جانبی خاصی ایجاد می کند، مانند:
او از خانواده ای ثروتمند است و در گذشته افراد زیادی وانمود کرده بودند که دوست او هستند تا او برای آنها چیزهایی بخرد. او که از خونسردی ظاهری دنیا سرخورده شده است، تسلیم کاریزما هیپنوتیزمی رابرت می شود و به ده می پیوندد. در ابتدا، رینکو عاشق رابرت است زیرا با رابرت به عنوان یک دوست واقعی رفتار می کند، اما او در نهایت رابرت را همان چیزی که واقعاً هست می بیند و به اوکی می پیوندد و در واقع نگهبان و مراقب دائمی او می شود.
نامزد پادشاه آسمانی رینکو مردی به نام نیکای، یکی از پیروان مارگارت است که از زمان شروع نبرد او را ندیده است.
او همه حیوانات را دوست دارد و بلافاصله به تنکو (که او را "تنکو چان" می نامد علاقه دارد)، اما ضعف او در مورد چیزهای زیبا او را در برابر قدرت بان آسیب پذیر می کند.
توجه داشته باشید که عاقلانه است که در هر صورت به او توهین نکنید، زیرا او جنبه ای دارد که او را برای کسی که به او توهین می کند بسیار ناسالم می کند. به نظر می رسد او متوجه نیست که او این جنبه "شیطانی" را دارد و خوشبختانه برای او، هر چه طرف "شیطانی" خود می گوید یا انجام می دهد فراموش می کند. به نظر می رسد این سمت "شیطان" هر زمان که کسی به او توهین می کند فعال می شود.
مثال :
هنگامی که بان او را "حشره" می نامد، که باعث می شود خشمگین شود و قفل "شیطان" او را باز کند. این طرف شرور هیچ عشقی به حیوانات ندارد، همانطور که نشان میدهد وقتی که با بیرحمی پیک بامزه و زنده بان را با دستکش مخصوص خود از بین میبرد، سپس با سیلی زدن بیرحمانه با دستکش، بان را کتک میزند.
در نمونهای دیگر در پایان سریال مانگا وقتی او به عشق خود به رابرت اعتراف میکند، اما رابرت به او توهین میکند (اگرچه واقعاً قصدش این نبود) و او را «فرهای کوچک» خطاب میکند. رابرت دومین قربانی او می شود و باید به مدت دو هفته در بیمارستان بستری شود.