درباره Roberto
روبرتو کشاورز و شوهر جسیکا است. او همچنین پدر رومئو و برادران دوقلوی کارلو و پیترو است. خشکسالی طولانی مدت روستای زادگاهش سونوگنو را درنوردید. روبرتو و خانواده اش از جمله کسانی بودند که به دلیل برداشت بد محصول رنج بردند. لوینی، "خدای مرگ" در این مدت به دهکده آمد تا پسرانی را بخرد که بتواند آنها را بخرد و بفروشد تا دودکش در میلان شود. پسر روبرتو، رومئو، متاسفانه مورد علاقه لوینی قرار گرفت. "خدای مرگ" از روبرتو خواست تا رومئو را به او بفروشد، اما روبرتو نپذیرفت. وقتی لوینی فهمید که پدر رومئو یک مزرعه ذرت باقی مانده است، آن را آتش زد. روبرتو با همراهی رومئو به مزرعه ذرت در حال سوختن رفت. روبرتو در حالی که تلاش می کرد چیزی را از زمین سوزان خود نجات دهد، از ناحیه سر آسیب دید. بعدها، آسیب به سر منجر به نابینایی پدر رومئو شد. خانواده روبرتو به دلیل اینکه معیشت آنها از بین رفته بود نمی توانستند از عهده دکتر برآیند. رومئو برای به دست آوردن پزشکی که بتواند بیماری روبرتو را درمان کند، مجبور شد خود را به "خدای مرگ" بفروشد. پس از امضای قرارداد رومئو با لوینی، پزشکی از لوکارنو به نام بارگی برای معالجه روبرتو به سونوگنو آورده شد. در قسمت آخر انیمه نشان داده می شود که پدر رومئو به طور کامل از بیماری خود بهبود یافته است.
"پدرش به او آموخت که شجاع و قوی باشد و آنچه را که درست است انجام دهد. رومئو بیش از یک بار انتخاب های دشواری را بر اساس آنچه که معتقد است پدرش انجام می دهد انجام می دهد."