درباره Roji
روجی (ロジ) خاله پست، متکبر، بدرفتار، بی رحم و خودخواه رابین بود. وقتی رابین 2 ساله بود، برادر اولیوا؛ شوهر روژی او را به خانه برد. البته روجی هرگز رابین را دوست نداشت و تهدید می کرد که اگر گریه اش را متوقف نکند، رابین را ضربه می زند، او همیشه رابین را وادار می کرد که همه کارهای خانه را انجام دهد و از او می خواست نان بیات بخورد. روجی اجازه نمی دهد رابین به هیچ جشن خانوادگی بپیوندد. [1]اگر رابین لباسهای پسر عمویش را امتحان کند، روجی شکایت میکند.
برخلاف روجی، شوهرش همیشه از رابین دفاع می کرد. شوهرش که عموی خونی رابین نیز بود، تنها کسی بود که به او توجه داشت و با خلق و خوی روجی برخورد می کرد.
روجی فقط به فکر خودش، شوهرش و دخترش بود. معلوم نیست در جریان حمله باستر کال به اوهارا چه اتفاقی برای او افتاده است. از زمانی که آکاینو کشتی پناهجویان را منفجر کرد، تصور می شود که او مرده است.
او اولین بار در فصل 391، [2] ذکر شد و بعداً در یک فلاش بک کوچک [3] دیده شد. او آخرین بار به طور کامل دیده شد، وقتی متوجه شد که نان و مربا تمام شده است، با عصبانیت برای رابین فریاد زد.
پس از آن او در فلاش بک های کوچک ظاهر شد. [4].