درباره Rumi Tsurumi
مولانا دانش آموز تنهای دبستانی است که آشکارا مورد تحقیر همسالانش قرار می گیرد. هایاتو در ابتدا سعی کرد از طریق صحبت با او در مقابل همکلاسی هایش وضعیت را حل کند، که در عوض توجه نفرت انگیزتری را به او جلب کرد. پس از بحثهای زیاد، هاچیمن و شرکت به این نتیجه رسیدند که تنها راه حل این است که اعتماد بین همتایانش را از بین ببرند، از طریق اینکه هایاتو و کاکرو بهعنوان قلدر، همگروههای مولانا را در جریان گنجیابی تهدید میکنند و ماهیت خودخواهانهشان را در معرض دید یکدیگر قرار میدهند، و در نتیجه از ادامه کار جلوگیری میکنند. کنایه های سازماندهی شده بر مولانا. با این حال، در ازای آن، او پس از این به سختی دوستی خواهد داشت.