درباره Ryuuki Shi
ریوکی شی امپراتور حاکم سایونکوکو است. او نوزده ساله است که داستان شروع می شود. او که کوچکترین از شش برادر است، نامزدی بعید برای صعود به تاج و تخت بود. از پنج برادر بزرگترش، چهار نفر به خاطر جانشینی یکدیگر را کشتند و یکی به جرم خیانت تبعید شد. ریوکی در کودکی مورد بدرفتاری مادر و برادرانش قرار گرفت، به جز برادرش سین، که به نظر میرسید تنها کسی بود که واقعاً از او مراقبت میکرد. دیگر برادران و مادر او عادت داشتند ریوکی را کتک بزنند و او را ساعتها در کمد حبس کنند و به او میگفتند ترتیب تولدش بد است و محبت را از خواهر و برادرش ربوده است. این تجربیات منجر به ترس طولانی مدت از تاریکی و تنها خوابیدن شد. ریوکی اغلب به باغ یا آرشیو امپراتوری پناه می برد، جایی که برای اولین بار با شوکا کو مواجه شد.
با توجه به آرزوی مرگ پدرش، ریوکی در نهایت به تاج و تخت رسید. با این حال، او از هرگونه دخالت در سیاست یا حکومت اجتناب کرد و ساعت ها در کاخ سرگردان بود تا کسی نتواند او را پیدا کند. او حتی شایعاتی را منتشر کرد مبنی بر اینکه شرکت مردان را برای دامن زدن به این گمانه زنی ترجیح می دهد که نمی تواند وارثی تولید کند. ریوکی مخفیانه امیدوار بود که سین، برادر بزرگتر محبوبش، سرانجام برگردد و جای او را به عنوان امپراتور بگیرد. پرهیز ریوکی از مسئولیت زمانی به پایان رسید که او شووری را ملاقات کرد، او از رویاهای خود برای ساختن زندگی بهتر برای مردم کشور به او گفت. ریوکی تصمیم گرفت مسئولیت های خود را بر عهده بگیرد و به یک امپراتور محترم تبدیل شود.