درباره Salia
سالیا رئیس دپارتمان (سرگروهبان یا گروهبان واحد انجلیز) است. پس از کشته شدن زولا، او به درجه کاپیتان ارتقا می یابد، اما به نظر می رسد در مواجهه با موقعیت های غیرمنتظره در میدان نبرد مشکل دارد. به گفته ویویان، او به خواندن رمان های عاشقانه با محتوای بالغ معروف است. او از آنج به خاطر سرپیچی از دستوراتش رنجیده می شود و به تنهایی به اژدها حمله می کند، اما پس از اینکه می به او می گوید که فکر می کند آنج این کار را انجام می دهد تا از کشته شدن دیگران جلوگیری کند، متقاعد می شود که غیر از این فکر کند. ادعای می با این واقعیت تأیید می شود که سالیا پس از بررسی سیاهه کاپیتان خود متوجه شد که از زمانی که آنج به یگان پیوسته است (و پس از مرگ کوکو، میراندا و زولا) هیچ تلفاتی در طول ماموریت های قبلی آنها وجود نداشته است.
مشخص شده است که سالیا در اوقات فراغت خود یک رختکن از یاسمین اجاره میکرد که در آن به عنوان یک دختر جادویی بر اساس کتابی که میخواند بازی میکرد تا راهی برای تخلیه و رهایی از استرس او باشد. راز او توسط آنج کشف می شود که به طور ناخواسته وارد اتاق رختکن او می شود. سالیا، به شدت خجالت زده، بعداً تلاش میکند آنج را بکشد، اما موفق نمیشود. تا کنون آنج تنها کسی است که از سرگرمی مخفی سالیا اطلاع دارد. سالیا از زمان کودکی جیل را که در گذشته الکترا نامیده می شد بسیار تحسین می کند. سالیا جوان پس از مشاهده یک الکترا که به شدت زخمی شده و در جریان یک شورش شکست خورده است، عهد می گیرد که انتقام بگیرد. جیل در ابتدا قول میدهد که «ویلکیس» را تا رسیدن آنج به او بدهد و سالیا ناامید میشود. با وجود مخالفت های جیل،