درباره Seiji Amasawa
پسری که برای اولین بار در حال خواندن کتابی ظاهر شد که شیزوکو پشت سر گذاشته بود. در کتاب، شیزوکو متن آهنگ خود را در داخل آن جا گذاشت و سیجی آنها را خواند. او، در واقع، آنها را دوست داشت، اما هنگامی که شیزوکو برای بازیابی کتاب خود بازگشت، اشعار را ناخوشایند نامید، که باعث شد او را تند و تیز خطاب کند. او اغلب در طول فیلم در حال دوچرخه سواری دیده شده است. مثل یک بار که شیزوکو ناهار خود را در مغازه پدربزرگش فراموش کرد، ناهار را با دوچرخه اش به او پس داد. او با بازیگوشی در مورد مقادیر بسیار زیاد غذا در داخل ناهار اظهار نظر می کند و از او می پرسد که آیا این مقدار غذا می خورد یا خیر. شیزوکو دوباره بر سر او فریاد زد.
اولین برخورد لذت بخش واقعی آنها زمانی است که Shizuku فروشگاه Shiro Nishi (پدربزرگ Seiji) را در حالی که بسته است متوقف می کند. او به سیجی توضیح می دهد که می خواهد دوباره بارون را ببیند. بنابراین سیجی او را به داخل مغازه می برد و گربه را به او نشان می دهد، حتی اجازه می دهد خورشید در چشم گربه بدرخشد. شیزوکو مسحور آن شده است.
سیجی یک هنرمند مشتاق ویولن است. او حتی کمی بازی میکند، اما واقعاً عاشق ساختن آنهاست. او میخواهد حرفهای شود و این باعث ناراحتی والدینش شده است. می گوید فقط پدربزرگش از او حمایت می کند. شیزوکو از او می خواهد که کمی بازی کند و او به یک شرط موافقت می کند. شیزوکو باید با هم آواز بخواند. بنابراین هر دوی آنها آهنگ "جاده روستا" را می نوازند و می خوانند. در اواسط آهنگ، پدربزرگ سیجی به همراه دو تن از دوستانش می آیند و آنها هم به آن می پیوندند.