درباره Selim
در فصل هشتم ظاهر می شود. سلیم در قرن شانزدهم در استانبول زندگی می کرد و پسر مورد علاقه سلطان بود. او شیفته لارت، پسر جوانی شد که به عنوان برده از جنگ با یونان به آنجا آورده شده بود و از او خواست تا به حرمسرای خود بپیوندد. سلیم به خاطر بیرحمیاش در تعقیب هر چیزی که میخواست، «یاووز» («گرم») نامیده شد.
پاملا در ازای گوش دادن به داستان او، یکی از سنگ های گردنبند بریال را دریافت می کند.