درباره Seto
ستو یکی از شاندیان هایی بود که 400 سال پیش در جایا زندگی می کرد. او پسری کنجکاو و باهوش بود. او آرزو داشت که یک جنگجوی بزرگ مانند کالگارا باشد و از مردم خود دفاع کند.
او همچنین تحت تأثیر طاعونی قرار گرفت که قبیله شاندیان را ویران کرده است. اما Montblanc Norland موفق می شود آن را به موقع درمان کند. او از همان ابتدا می دانست که نورلند مردی صادق، عاقل و خوب است و از نورلند و خدمه اش در برابر خشم مردمش دفاع کرد. در مقطعی پس از خروج نورلند، او با دختر کالگارا، موسی ازدواج کرد.
سال ها بعد، او با Calgara در حال ورود به خرابه ها برای به صدا درآوردن زنگ دیده می شود. در حالی که کالگارا برای به صدا درآوردن زنگ میرفت، ستو به نورلا که خودش را در ویرانهها خانه کرده بود، غذا داد. ناگهان زلزله ای رخ داد، او و کالگارا به روستا فرار کردند. جریان Knock-up جزیره آنها را به آسمان پرتاب کرد، ستو متوجه شد که در رویای کودکی خود برای دفاع از مردم خود زندگی می کند، زمانی که Skypieans آمده بودند تا سرزمین آنها را از آنها بگیرند.
منبع: