درباره Shiro
یک دختر آلبینوی مرموز که گانتا در اولین روزهای زندانی بودنش با آن روبرو شد. شیرو که فقط یک لباس بدن تنگ و دستکش های بی صدا، که پوست به شدت زخمی او را پنهان می کند، پوشیده است، به دلیل ظاهر و رفتار عجیبش در میان زندانیان دیگر متمایز است. از نظر گانتا، طرز حرف زدن و بازی شیرو او را به یاد یک کودک کوچک می اندازد، هرچند شیرو هم سن اوست. با این حال، شیرو دارای تواناییهای فیزیکی غیرانسانی است و اطلاعات نزدیکی از زندان دارد و ظاهراً بیشتر عمر خود را در آنجا گذرانده است. از ابتدای داستان مشخص می شود که در دوران کودکی، شیرو و گانتا دوستان صمیمی بودند. گانتا اما هیچ خاطره ای از دوران کودکی خود ندارد و همین موضوع شیرو را به شدت غمگین و آزار می دهد.