درباره Soran
سوران کنیز جوانی از تکیلا ولف است که رابین را بیهوش در برف پیدا کرد و از او مراقبت کرد. او فقط در انیمه ظاهر شد.
او تمام عمرش را روی پل عظیم تکیلا ولف با عمه های پسرخوانده اش کار کرده است و اطلاعات کمی از دنیای بیرون دارد، او با کشیدن جزایر روی تکه های چوب با این کار کنار می آید (یک نقاشی حتی شبیه جزیره آسمان است). پس از ظاهر شدن رابین، او همه ماجراهای خود را در Skypiea به سوران گفت و این امید را به سوران داد که روزی از جزایر در سراسر جهان عکس بکشد. هنگامی که رابین توسط نگهبانان کشف شد، سوران و خالههایش سعی کردند او را پنهان کنند اما این فقط باعث عصبانیت نگهبانان شد و آنها آماده بودند تا سوران و عمههایش را برای فهمیدن این اطلاعات شکنجه کنند. خوشبختانه رابین خود را به نگهبانان سپرد و به این ترتیب سوران را نجات داد. بعداً رابین و بقیه بردگان توسط انقلابیون آزاد می شوند.
اولین حضور: قسمت 420
منبع: