درباره Spika
یکی از چهار نگهبان او بسیار ساکت و مودب است و کراس و روبی را "استاد" و "خانم جوان" خطاب می کند. او با مهربانی به روبی و کراس سلام می کند و مودبانه از آنها می خواهد که به خانه بروند و وقتی به او می گویند خروجی پشت سرشان است، با خوشحالی به آنها می گوید که مسیر پشت سر او به جهنم منتهی می شود و آن دو را می ترساند. در حالی که آنها به شکلی خندهدار و با بیشترین سرعتی که میتوانند فرار میکنند، حلقه را دور گردنش به سمت دهانش میگیرد و شخصیتش کاملاً تغییر میکند زیرا با عصبانیت سر آنها فریاد میزند که او را نادیده نگیرند. حلقه امواج صوتی را از هوا می گیرد و حروف غول پیکری ایجاد می کند که می توان از آنها برای حمله استفاده کرد. برخی از کلمات دارای ویژگی های متفاوتی هستند، مانند کلمه "سنبله" حروف سیخ دار و کلمه "چسبنده" حروف ساخته شده از یک گوه چسبنده را ایجاد می کند. در آخرین فصل، او در حال مبارزه با روبی است و تقریباً توسط دو نیمه صخره ای که به سمت او حرکت می کنند گرفتار می شود، اما به طور تصادفی توسط فوتوموموتارو که بین صخره ها گیر می کند نجات می یابد و اخیراً "همسر فوتوموموتارو" شده است. او و فوتوموموتارو اغلب «صحنههای عاشقانه» کوچکی دارند که به طرز خندهداری بقیه خدمه را میترسانند. اسپیکا اکنون با خدمه The Orphan مبارزه می کند زیرا او اکنون به شوهرش وفادار است نه زنوم.
نام اسپیکا احتمالاً یک جناس بر روی کلمه انگلیسی "Speaker" است که با توانایی او در تحقق کلمات مطابقت دارد.