Suzu Ooki

Suzu Ooki

اسم های دیگر

Dai Mokurin

Honma

مشخصات شخصیت Suzu Ooki 大木 鈴

اسم انگلیسی

Suzu Ooki

اسم ژاپنی

大木 鈴

درباره Suzu Ooki

به نظر می رسید زندگی سوزو با سختی شروع شده بود. خانواده‌اش مجبور شدند او را برای پول بفرستند، او در راه رفتن به محل اقامت جدیدش در یک شوک گرفتار شد و سپس شناور در اقیانوس دوازده پادشاهی پیدا شد. وقتی از خواب بیدار شد و زبان را متوجه نشد، فهمید که در خانه نیست. حضانت او به یک گروه شوسه ای سپرده شد و او با آنها همسفر شد، اما هنوز قادر به برقراری ارتباط و اجرای مضاعف نبود. وظایف او میانی بود: شستن لباس، حیوانات، تمیز کردن. یک روز او را روی صحنه هل دادند تا زمان بخرد، در حالی که گروه سعی داشتند نمایشی را برای ریو، سن‌نین در پادشاهی سای آماده کنند. تنها آهنگی که سوزو توانست اجرا کند آهنگی بود که پدرش می خواند. اما به محض شروع، ریو حرف او را قطع کرد و شروع به رفتن کرد. از آنجایی که سوزو می توانست او را درک کند، التماس کرد که او را به عنوان خدمتکار او بپذیرند. ریو پذیرفت و نام او را Honma گذاشت که به معنی "زن رقت انگیز" است. به محض اینکه او به عنوان سن نین ثبت شد و این برای او روشن شد، زندگی سوزو به سراشیبی رفت. او صد سال بدبخت را به ریو خدمت کرد، زیرا می ترسید خروج او را از قرارداد جاودانه ها حذف کند. وقتی تایکی به کوه هوو بازگشت، سوزو رفت تا با او درباره ژاپن صحبت کند. متأسفانه سانشی به او حمله کرد و او را از کوه هو تبعید کردند. این باعث شرمساری ریو شد و زندگی سوزو را سخت‌تر کرد. اما او تلاش های خود را برای آزادی در آنجا متوقف نکرد. وقتی شنید که ملکه جدید کی یک تایکا است، آنقدر می خواست با یوکو ملاقات کند که حتی رویاهای ترسناکی در مورد او دید. سوزو پس از شکستن یک گلدان با ارزش و گفتن تنها راه جبران آن جمع آوری گیاهی کمیاب از کوهستان، به کاخ سلطنتی گریخت و ملکه او را گرفت. ملکه فکر کرد سوزو خیلی خراب است و باید بالغ شود، بنابراین یک کارت مسافرتی، پول به او داد و او را به راه انداخت. سوزو به سمت کی حرکت کرد. او در طول راه با آسانو آشنا شد که با همان گروه شوسی که یوکو با آنها سفر کرده بود و رهبر آن سوزو از کودکی می شناخت. سوزو از آسانو خواست که با او بیاید تا یوکو را ملاقات کند و پس از چند رؤیاهای دیوانه کننده آسانو، او نیز به او پیوست. سوزو در قایق با یک وایف بیمار به نام سیشو ملاقات کرد. او مدام به او می گفت که نمی تواند درد و رنج کایکیاکو را درک کند، اما او گفت که می تواند زیرا زندگی او چیزی جز بدبختی نبوده است. سوزو مراقب او بود و می خواست او را به قصر یوکو ببرد تا شفا پیدا کند. متأسفانه، او کشته شد، اما نه قبل از اینکه به سوزو کمک کرد تا بفهمد که سایر مردم جهان به همان اندازه او رنج می برند. سوزو که از مرگ او عصبانی بود و از خود متنفر بود، به شورش کوشو و سککی پیوست. قبل از آن، او یک اسلحه توکی خرید و به لطف گذرنامه خود توانست به کاخ سلطنتی دسترسی پیدا کند. اما یوکو آنجا نبود، پس رفت و به روش شوکو رفت. بعد از کشتن شوکو، او قصد داشت یوکو را بکشد. (طنز: او در این لحظه یوکو را ملاقات کرده بود اما نمی دانست.) اما شوکی او را متقاعد کرد که این کار از جانب او اشتباه است و یوکو هرگز دستور کشتن پسر را نمی داد. سوزو که بار دیگر به یوکو تازه شده بود، در شورش جنگید و پس از پایان آن با شوکی به کاخ سلطنتی دعوت شد. [از Phenomenal: A Twelve Kongdoms Fansite.] اما شوکی او را متقاعد کرد که این کار او اشتباه است و یوکو هرگز دستور کشتن پسر را نمی‌داد. سوزو که بار دیگر به یوکو تازه شده بود، در شورش جنگید و پس از پایان آن با شوکی به کاخ سلطنتی دعوت شد. [از Phenomenal: A Twelve Kongdoms Fansite.] اما شوکی او را متقاعد کرد که این کار او اشتباه است و یوکو هرگز دستور کشتن پسر را نمی‌داد. سوزو که بار دیگر به یوکو تازه شده بود، در شورش جنگید و پس از پایان آن با شوکی به کاخ سلطنتی دعوت شد. [از Phenomenal: A Twelve Kongdoms Fansite.]

انیمه های مرتبط (1 عدد)