درباره Tasuki
تاسوکی (翼宿؟) قبلا راهزنان کوه ریکاکو را رهبری می کرد. او که بسیار سریع و چابک است، به خصوص از شوخی با نوریکو، تامهومه و چیچیری لذت می برد. او 17 ساله است و در شهر تای تو در استان کو، در دامنه کوه ریکاکو به دنیا آمد. نام واقعی او Shun'u Kou (侯 俊宇، Kō Shun'u?) است که در زیر ستاره بال ها (翼) متولد شده است. سلاح اصلی تاسوکی یک تسن پرتاب کننده شعله است، یک بادبزن آهنی که برای مبارزه استفاده می‌شود و در نهایت به یک فن الماس تبدیل می‌شود که تنها توسط تاسوکی توسط Taitsukun قابل استفاده است. علاوه بر این، او در جودو، تیراندازی با کمان، شمشیرزنی مهارت دارد و برای مدت کوتاهی قادر به استفاده از اودا است. به عنوان یک جنگجوی آسمانی، او دارای سرعت فوق بشری است و به دلیل ظاهر گرگ مانند خود به عنوان جنرو یا هوانگ لنگ (幻狼|"گرگ شبح") شناخته می شود.
تاسوکی در سنین جوانی زمانی که هاکورو، راهزن اصلی کوه ریکاکو، او را زیر بال خود گرفت، دعوت خود را به عنوان یک راهزن پیدا کرد. او شروع به بهبود توانایی های هنرهای رزمی خود کرد به این امید که بتواند نقش مربی خود را حفظ کند و به آن ادامه دهد[2]. او و راهزن همکار کوجی در نهایت در استفاده از پنکه آهنی در نبرد مهارت پیدا کردند. تاسوکی برای اولین بار با میاکا ملاقات می کند که او را می رباید تا جایگاه واقعی خود را به عنوان رهبر راهزنان کوه ریکاکو به دست آورد. او در نهایت به او می‌پیوندد تا به دیگر جنگجویان آسمانی در تلاششان کمک کند، و با اکراه کوجی را به عنوان رهبر راهزنان کوه ریکاکو ترک می‌کند.
تاسوکی صریح، ساده‌اندیش و سریع در مبارزه است. اگرچه او کاملاً صریح، مبتذل و پر سر و صدا به نظر می رسد، اما احساساتی است و به راحتی احساساتی است. او منبع مکرر تسکین طنز در سریال است و از شوخی کردن در اطراف لذت می برد. تاسوکی برای دوستانش ارزش زیادی قائل است و در کشتن کسانی که قصد دارند آنها را به خطر بیندازند یا به هر طریقی آنها را مسخره کنند دریغ نخواهد کرد. علیرغم اینکه تاسوکی در اطراف لبه‌ها خشن است، رابطه‌ای قوی با چیریکو دارد. تاسوکی، به عنوان کوچکترین فرزند و تنها پسر خانواده‌ای با پنج خواهر بزرگ‌تر، مادری پرخاشگر و پدری ترسو، با خوشحالی نقش یک برادر بزرگ‌تر را برای چیریکو می‌پذیرد، او به او نگاه می‌کند و تلاش می‌کند تا به مردی مردانه تبدیل شود. "مثل تاسوکی. از میان تمام جنگجویان آسمانی سوزاکو، او مرگ رفقای خود را سخت می گیرد و آشکارا برای آنها گریه می کند. یک شوخی در سریال این است که تاسوکی از شنا کردن می‌ترسد و ادعا می‌کند که به این دلیل است که او یک "مرد کوهستانی" است، اگرچه در موارد متعددی می‌تواند به طور غریزی آب را زیر پا بگذارد و وسایل غیرعادی برای جبران ضعف خود پیدا کند.
تاسوکی به عنوان کوچکترین و تنها پسر خانواده ای با زنان قوی و پدری ضعیف، ادعا می کند که از زنان متنفر است. اما او وفاداری فوق العاده ای به میاکا نشان می دهد و برای محافظت از او می میرد. احساسات او نسبت به او ظاهراً برادرانه است، اما در نهایت مشخص شد که او را دوست دارد. او فقط یک بار بر اساس این احساسات عمل می کند، زمانی که تحت یک طلسم قرار می گیرد، اما نمی خواهد به دوستان خود خیانت کند و از رفتار خود آگاه است، سعی می کند خود را بکشد، تنها زمانی که طلسم شکسته شود نجات پیدا می کند.
