درباره Tear Grants
زادگاه: شهر یولیا
سن: 16
وزن: 50 کیلوگرم
قد: 162 سانتی متر
شغل: فرمان لورلی، جناح نظامی
اسلحه: چوب
خانواده فند در اصل اهل جزیره هود بودند که در جنگ هود نابود شد و بخش بزرگی از قاره را تحت تأثیر اثرات آن ویران کرد. جزیره به قلیفوت افتاد و هم مادر اشک را که در آن زمان از او باردار بود و هم وان، برادر بزرگترش را به دنیای پر از میاسما زیر پوسته آلدرانت برد.
توسط وان، فرمانده خدای ژنرال ها، و پدربزرگ خوانده اش، شهردار تئودورو شهر یولیا، بزرگ شده است. او در سنین بالا به سرعت به Order of Lorelei پیوست. او یک گروهبان Locrian در بخش اطلاعات Oracle Knights است، بخشی از Oracle of Lorelei که ریاست امتیاز را بر عهده دارد.
رفتار جدا شده اشک از مربی او، لگرتا سریع، دستیار وان و یکی از شش خدا ژنرال ناشی می شد. تا به امروز، اشک، لگرتا را دلیلی میداند که چرا او اینقدر سرد، مختصر و حسابگر شده بود – و خواستار تأیید وان.
گفته می شود که اشک و خانواده اش از نوادگان یولیا، فونیست اصلی هستند که فونون هفتم را کشف کرد و در نتیجه اشک قادر به استفاده از آن است. با این حال، بر خلاف آنهایی که قادر به استفاده از فونون هفتم هستند، او در حال حاضر تنها کسی است که به جز یولیا میتواند از Grand Fonic Hymn استفاده کند، مجموعهای از هفت سرود فونیک، که آمار فزایندهای را در اختیار گیرندگان خود قرار میدهد. آنها برای مدتی کم و بیش شکست ناپذیر هستند.
در شروع انیمه، Tear متوجه میشود که وان مصمم است دنیای اصلی را نابود کند و از استاد بزرگ Mohs مأموریت میگیرد تا Seventh Fonstone را پیدا کند تا به سرزمینهای بیرونی برسد. در طول راه، او از یک پورتال عبور می کند و به عمارت فابر نفوذ می کند، جایی که ون را پیدا می کند، و خود را به عنوان استاد شمشیر و مربی لوک فون فابر جوان می بیند، و به او حمله می کند اما لوک جلوی راه را می گیرد و مانع حمله او می شود. بدون اینکه اشک یا لوک بدانند که او دارای قدرت فونون هفتم است، یک تشدید بیش از حد بین آنها رخ می دهد و آن دو را به امپراتوری ملکوت می فرستد.
وقتی اشک متوجه شد که دیگر در باتیکول نیستند، قول میدهد که لوک را به خانه بازگرداند و آنها بدون اطلاع از اینکه در قلمرو دشمن هستند، به راه میافتند. درست زمانی که از دره تاتارو خارج میشوند و سوار بر یک واگن در حال عبور میشوند، میبینند که سرهنگ جید کرتیس (که در آن زمان او را نمیشناسند) در حال تعقیب یک مربی دیگر به سمت پل روتلو است. مربی تعدادی بشکه های انفجاری را بیرون می اندازد که سریع ترین راه خروج آنها را از بین می برد و تری و لوک را مجبور می کند در یک شهر مجاور به نام Engeve، شهر کشاورزی اصلی امپراتوری Malkuth، پناه بگیرند. هنگامی که از آستانه شهر عبور می کنند، خود را عمیق تر به طرحی می یابند که تهدید می کند که Auldrant را در پی آن ترک کند.
با وجود رفتار معمولا سرد، اشک در واقع عاشق هر چیز بامزه و/یا کرکی است، از جمله Mieu، حامل حلقه جادوگر. حتی در Tales of the World: Radiant Mythology، او فکر میکرد که یوجین گالاردو و مورمو دوستداشتنی هستند (که باعث ناراحتی آنها میشود).
او نسبت به بدن خود متواضع است و در صورت امکان از افشاگری بیش از حد خودداری می کند. برای مثال هنگامی که امپراتور Malkuth، Peony IX، بیکینی را به او میدهد که برای او بسیار خطرناک است، او برای خنجرهای پرتاب کنندهاش، یک تکه اجارهای با کمربند بند بند را انتخاب میکند و بنابراین به او عنوان زیبایی اجارهای را میدهد. او همچنین وقتی بدنش سوژه شوخی میشود عصبانی میشود، برای مثال، در صحنهای که آنیس تاتلین میگوید آرزوی داشتن بدن بزرگسالی به اندازه اشک را دارد، لوک میگوید که هیچ راهی وجود ندارد که انیسون بتواند "خربزه" ایجاد کند. (سینه ها) به اندازه سینه او، و اشک خجالت می کشد و بلافاصله آن دو را سرزنش می کند و وضعیت فعلی آنها را فراموش می کند. اشک از ارواح هم می ترسد. مثلا، هنگامی که مهمانی در کوهستان سفر می کرد جید داستان یک روح کوهستان را به یاد می آورد و اشک در حالی که سعی می کرد دیگران را با عجله کند از آنجا دور می شود اما لوک از او پرسید که آیا ترسیده است او بلافاصله در حالی که سرخ شده بود انکار کرد. باعث می شود که آنها به شدت به او بخندند و باعث ناراحتی او شود.
اشک بیشتر جدی است و به وظایف خود اختصاص دارد، اما او همچنین یک نقطه نرم جذاب برای هر چیز زیبا دارد.