درباره Theo
گرامپا تئو یک عروسکباز قدیمی است که با پسرش لئون و نوهاش نانا در ایتالیا سفر میکرد. او و پسرش در مورد رویای دکتر شدن لئون مشاجره داشتند. گرامپا تئو نمی خواست لئون پزشک شود. او می خواست پسرش نمایش های عروسکی او را به دست بگیرد، اما لئون که کاملاً علاقه ای به عروسک گردان شدن ندارد، از انجام این کار خودداری کرد. یک روز، نانا که در آن زمان کودکی شیرخوار بود، بسیار بیمار شد. نانا کوچولو خوشبختانه بعداً از بیماری خود بهبود یافت. مشاجره گرامپا تئو و پسرش به خاطر اتفاقی که قبلا برای نانا افتاده بود بدتر شد. کار به جایی رسید که لئون خانواده اش را ترک کرد.
چند سال بعد، گرامپا تئو و نانا، که اکنون یک کودک بزرگتر هستند، پس از شنیدن شایعه ای مبنی بر اینکه لئون در شهر ذکر شده است، به خانه خانواده روسی در میلان نقل مکان کردند. به درخواست آنجلتا، رومئو به دنبال لئون بود. در نهایت رومئو با کمک پروفسور کازلا، لئون را که اکنون پزشک کودکان فقیر در میلان است، پیدا کرد. گرامپا تئو و نانا کوچولو با دکتر لئون کنونی متحد شدند. پدر و پسر با هم آشتی کردند.