درباره Thoma
قهرمان داستان، توهما، پسر جوانی مشتاق و پرانرژی است که با مادر و پدرش در سواحل جزیره پاپن زندگی می کند. او توسط پدرش در خانه آموزش می بیند، پدرش نیز به او نوع منحصر به فردی از هنرهای رزمی به نام پاپان کنپو را آموزش می دهد. توهما پس از فرار از یتیم خانه در چیکائو ابتدا هلگا را که روی مجسمه ای قدیمی دراز کشیده است ملاقات می کند و بعداً به او کمک می کند تا دوباره برای همیشه فرار کند. او تکانشی است و زود عصبانی می شود، اما نیت خوبی دارد و مراقب هلگا و چیتو است. توهما فوراً خود را جذب هلگا می کند.