درباره Ukyo
وارث جوان تاجر قدرتمند، آیامارو، در شهری که کیرارا جستجوی خود را آغاز می کند. سبک زندگی محافظتشدهاش او را با یک نگرش تا حدی خود محور و در عین حال بازیگوش نسبت به زندگی، واقعاً پوششی برای یک شخصیت نسبتاً حسابگر، دستکاریکننده و بیرحم است. او در اولین نگاه با کیرارا در هوس می افتد و به دنبال اضافه کردن او به حرمسرای خود است. هنگامی که آیامارو به پایتخت احضار می شود، وزیر جدید شهر کوگاکیو می شود. با این حال، خود اوکیو به زودی به پایتخت احضار میشود، جایی که مشخص میشود او شبیه امپراتور کنونی، آمانوشی است، که اوکیو را به بیرون فرستاد تا توسط دهقانان بزرگ شود و توسط بازرگانان آموزش داده شود، به امید ایجاد جانشینی شایسته امپراتور شدن. . پس از زنده ماندن از یک مصیبت 3 روزه، اوکیو وارث تاج و تخت اعلام می شود. او سپس امپراتور را می کشد تا جانشین او شود و نقشه ای را برای به دام انداختن روستاییان راه اندازی می کند.
اوکیو نسبت به ساموراییهای مکانیکی، بهویژه نوبوسریها و کیکوچیو، علاقه شدیدی ندارد، زیرا آنها او را به یاد روزهای دهقانیاش میاندازند، زمانی که خودش توسط راهزنان وحشت زده میشد.