درباره Vincent Alzey
افسر نیروی دریایی آناتورای و دوست الکس رو و سوفیا فورستر است. او که در ابتدا به عنوان دریاسالار ناوگان آناتورای منصوب شد، پس از اینکه الکس چهار کشتی از پنج کشتی اوربانوس خود را غرق کرد، از فرماندهی خود خلاص شد. با وجود این، او به الکس احترام می گذارد، زیرا از نقاط قوت او در مبارزه و استراتژی آگاه است (آنها با هم در آکادمی افسران بودند؛ در واقع، قبل از نبرد، وینسنت با الکس ملاقات کرد تا سعی کند او را متقاعد کند که سیلوانا را از نبردها دور نگه دارد). وینسنت که عاشق قهوه است، دوست دارد از زندگی لذت ببرد. اما وقتی وظیفه فرا می رسد، او هم قرار نیست عقب بنشیند. هنگامی که سوفیا توسط پدرش زندانی شد و قرار بود توسط یک نگهبان کشته شود، او وارد اتاق او شده و او را نجات می دهد. برخی از دیالوگ های او همچنین به علاقه عاشقانه به سوفیا، علیرغم علاقه آشکار او به الکس، اشاره دارد. وینسنت با فرمان او به عنوان امپراتور، فرماندهی خود را به عنوان دریاسالار از سر گرفت.
