درباره Wilder
زمانی، وایلدر فقط یک پسر بچه زیبا و بزهکار معمولی بود که نارضایتی خود را از دنیا با تأسیس یک باند موتور سواری با تعدادی از دوستانش ابراز کرد. سپس یک روز، در حالی که آنها به نوعی سرگرمی ضد اقتدار داشتند که مرد دوست نداشت، آنها توسط یک باند رقیب مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. وایلدر پس از اینکه تنها چیزی را که در راه انجیر پرنده در مورد آن میداد از بین برد، تصمیم گرفت که بهترین کار این است که با پیوستن به دسترونها (دسپتیکونها) ناامیدی خود را از جامعه دور کند. و به اعتبار او، وایلدر این کار را به نصف انجام نداد - او آنقدر خود را عمیقاً به دنیای شیطانی دسترون ها پرت کرده است و آنقدر مشتاقانه آن را در آغوش گرفته است که ممکن است دیگر بازگشتی نباشد.
وایلدر به عنوان یک جنگجوی مدیر ارشد، به یک Transtector از سیاره استاد متصل می شود که به شکل یک هیولای گرگ بالدار و دوپا است. وایلدر هنگام تبدیل شدن به یک دسترون معتقد است که روح خود را فروخته است، اما بر اساس سهولت بیعلاقهای که میتواند به این امر اعتراف کند، به نظر میرسد که آن را تغییر کوچکی میداند. و جهنم با افراد دیگر - وایلدر فقط برای وایلدر بیرون است، و بقیه جهان تا زمانی که او بتواند ادعا کند که قدرتمند است میسوزد. بهعنوان یک مدیر ارشد، او بالاتر از انسانها است، و در این که دوست سابقش را تا حد مرگ کتک بزند یا برای اثبات آن یک سگ را بکشد تردیدی نخواهد داشت.