درباره Yukime
یوکیمه (ゆきめ/雪姫) یکی از چندین یوکای ایجاد شده در کوههای شمال ژاپن، یوکی اونا 16 سالهای است که زندگی و وجودش به دلیل عشق و احساساتش به نوبه پیچیده بود. این ارتباط در ابتدا پنج سال قبل ایجاد شد، زمانی که روحانی که در آن زمان یک دانشجوی کالج بود هنگام اسکی در کوهستان گم شد، دختر جوان یوکای را از دست شکارچی که تصمیم داشت او را قبل از اینکه بزرگ شود برای جادو کردن و آسیب رساندن به دهکدهاش بکشد، نجات میدهد.
بعد از اینکه نوبه جان او را نجات داد، یوکیمه قول داد که سرانجام او را پیدا خواهد کرد تا بتوانند "در عشق ابدی" با هم باشند. معنای این در نهایت زمانی روشن شد که او به دوموری رفت و قصد داشت محبوبش نوبه را به خانه بیاورد... یخ زده در یخ، جایی که او نمی میرد، تا "تا ابد" با او زندگی کند. با این حال، او هنوز قلب گرمی دارد، و عشق او به نوبه واقعی بود، و یوکیمه متقاعد شده بود که به لطف تلاش های شاگردان نوبه نباید او را به کوه آورد. وقتی او سعی کرد به آنها حمله کند، نوبه یخ زده تا آن زمان خودش را از حالت یخ خارج کرد و به یوکیمه گفت که باید برود، و همین کار را برای مدتی انجام داد، زیرا او برگشت و تصمیم گرفت در Domori بماند و به عنوان یخ کار کند. مربی اسکیت در پیست اسکیت محلی و تلاش برای به دست آوردن قلب او.
یوکیمه به دلیل یوکی اونا بودن، به دلیل ارتباطش با برف، یخ و سرما، دارای چندین قدرت و ضعف است. توانایی اصلی یوکیمه ایجاد برف یا یخ از بدنش است و از آن به عنوان وسیله ای برای منجمد کردن هر هدفی که می تواند ببیند یا به آن اشاره کند استفاده می کند. قدرت انجماد او در حملات تهاجمی، ایجاد موانع برای توقف اهداف بزرگتر مفید است و حتی می توان از آن برای تمرکز نور مانند ذره بین استفاده کرد. (ناگفته نماند برای درست کردن یخ تراشیده شده مفید است، که به گفته نوبه تنها چیز خوبی است که قدرت یوکیمه برای آن مفید است) یوکیمه همچنین دارای توانایی شفابخشی جزئی است و به دلیل اتصالات سردش، استعداد طبیعی برای اسکیت بازی دارد.
متأسفانه، یوکای بودن برف نقاط ضعف خود را دارد: او نمی تواند گرمای شدید را تحمل کند و فقط می تواند مناطق خاصی را با یخ زدن یک منطقه در دمای بسیار سردتر و قابل تحمل تر درمان کند. علاوه بر این، یوکیمه نمی تواند غذاهای گرم درست کند و از ترس آب شدن قسمت های خاصی از بدنش نمی تواند لباس های مشکی خاصی بپوشد. اما یوکیمه یک درمان خوب برای مشکلات دما دارد: وقتی خیلی گرم میشود، تمام بدنش را در یک آدم برفی میپیچد تا خودش را خنک کند، و میتواند وقتی نوبه را از آن بیرون بیاورد دیوانه کند... کاملاً برهنه. در حالی که بسیاری از این مشکلات گرمایی در نهایت از طریق احیای سری بعدی برطرف شدند، Yukime گهگاه هنوز با دماهای گرمتر مشکل دارد.
در حالی که یوکیمه در Doumori به یک متحد و مزاحم ارزشمند تبدیل می شود، موقعیت های رابطه او و نوبه است که بیشتر شخصیت او را در سریال هدایت می کند. پس از اولین حضورش به عنوان "یوکای فصل"، او در نهایت با معلم رابطه عشق و نفرت برقرار می کند، با چندین تلاش یوکی-اونا برای اینکه نوبه به او دل ببندد که منجر به قدردانی شد، اما ناامیدی بیشتر برای هر دو. از آنها بدتر کردن اوضاع، Ritsuko-sensei زیبا و فوق العاده حساس است، که نوبه در ابتدا آرزوی او را دارد و در نهایت شروع به بازگرداندن برخی از احساسات خود می کند، درست زمانی که یوکیمه شروع به رسیدن به او می کند.
زمانی که یکی دیگر از بندگان خدای کوه یوکیمه را فریب می دهد تا معلم را دستگیر کند، تنش به نقطه شکست می رسد و او را وادار می کند که فداکاری ریتسوکو برای تبدیل شدن او به انسان و پیروزی بر نوبه لازم باشد. هنگامی که یوکیمه سعی کرد ریتسوکو-سنسی را بکشد و در نهایت شکست خورد، با این باور که ریتسوکو هیچ تقصیری ندارد و عادلانه نیست که او را مجروح کنیم، یوکیم به یوکیمه گفت که او به سادگی فرستاده شده است تا آزمایش کند آیا او هنوز هم یوکی اونای سرد دارد یا خیر. قلبش کن و اگر این کار را کرد او را به کوه بازگردان، یا اگر واقعاً با انسانها همدردی کرده بود، او را بکش.
نوبه در نهایت برای نجات Ritsuko-sensei و Yukime آمد و پس از نجات Ritsuko از او عذرخواهی کرد و به عشق خود به دومی اعتراف کرد. با این حال، خیلی دیر شده بود، زیرا یوکیمی که به شدت مجروح شده بود، از آخرین قدرت خود برای کمک به نابود کردن یوکای استفاده کرد و به دانه های برف در آغوش نوبه تبدیل شد. همانطور که میکی و هیروشی گریه می کردند، کیوکو از ریتسوکو پرسید که آیا یوکیمه واقعاً مرده است یا خیر، و او به او گفت که احتمالاً اینطور نیست و دانه های برف او ممکن است به او اجازه دهد که بعداً دوباره متولد شود.
در حالی که نوبه معتقد بود او مرده است، یوکیمه در واقع مرده بود. همانطور که ریتسوکو گفت، دانههای برف یوکیمه به کوههایش برده شد، جایی که خدای کوهستان از آنها استفاده کرد تا به جای او یوکی-اونا دیگری بسازد، دقیقاً با همان ظاهر و دقیقاً همان نام. این یوکیمه اما دل سردی داشت و از کشتن انسان ابایی نداشت. نوبه او را در یک سفر زمستانی مدرسه پیدا کرد، جایی که او را فریب داد تا او را بکشد. او به او اجازه داد تا به او حمله کند، اما نه بدون استناد به تکههایی از خاطرات اصلی یوکیمه و تکههایی از قلب گرم او. یوکیمه "جدید" گیج شده بدون کشتن نوبه و کلاسش فرار کرد.
یوکیمه بعداً به دوموری بازگشت تا به احساسات متضاد خود نزدیک شود و متوجه شد که عاشق نوبه است، تصمیم گرفت بماند و دو نیمه خود را آشتی دهد. اگرچه او قبلاً چیز زیادی از زندگی خود را به یاد نمی آورد، به طور ضمنی گفته می شد که یوکیمه در نهایت تمام خاطرات خود را بازیابی کرد. شخصیت او همچنین از یوکی-اونا یوکای تهاجمی به تعادل بین خود کودکانه سابق و هویت جدید قاطعانه تغییر کرد.
در انیمه، دنیایی جایگزین در رویاها و ناخودآگاه کیوکو ایجاد شده بود که توسط یوکای ساخته شده بود که او را در خواب تسخیر کرده بود. در آن دنیای متناوب، یوکیمه به یک یوکی اونا کامل تبدیل شده بود و هنوز در دوموری بود، اما او دیگر با نوبه نبود، زیرا او پس از اینکه تقریباً توسط یوکای دیگری کشته شد، در حالت کاتاتونیک قرار داشت. (توجه: اگرچه این فصل در مانگا وجود داشت، یوکیمه در فصل اصلی نبود زیرا در آن زمان هنوز به دوموری بازنگشته بود) منبع - ویکی پدیا