درباره Yukino
یوکینو، سر معشوقه خانه فایرفلای، شیچیروجی را مجروح در یک کپسول شناور در رودخانه پیدا کرد و به او شغلی در خانه فایرفلای داد. اگرچه این دو نوع رابطه «عملاً عاشقانه» دارند، اما هنوز به فکر ازدواج نیستند. یوکینو به کیرارا میآموزد که لذت بردن از یک غذای خوب شرمآور نیست و اجازه میدهد روح و جسم فرد آرام بگیرد، در حالی که کیرارا معتقد بود که انجام این کار برای فداکاریها و سختیهای دهکدهاش بیحرمتی است.