درباره Yuuki Sonoda
سونودا برای اولین بار در جلد 6 مانگا پس از برخورد به آیومو ظاهر می شود، جایی که بلافاصله متوجه می شود که او مضطرب است. بلافاصله پس از آن، زمانی که مانامی و دوستانش سعی می کنند آیومو را به حمام ببرند (احتمالاً شکنجه بیشتری را تحمیل می کنند)، سونودا آنها را متوقف می کند و به آنها می گوید و با کمک چندین دانش آموز دیگر می توانند دختران را عقب نشینی کنند. پس از آن، او نشان می دهد که تجربیات قبلی خود را در مورد آزار و اذیت شدن دارد، که باعث می شود از آیومو دفاع کند، اگرچه او اصرار دارد که این به خاطر او نیست. بلکه سعی می کند با کمک به او درد خود را از بین ببرد. بعداً با آکیرا کارینو، دوست پسر جدید مانامی برخورد میکند و بلافاصله تلاش میکند از چشمان او فرار کند، که نشان میدهد آکیرا شکنجهگر اصلی او در گذشتهاش بوده است. در جلد 8 سونودا به نجات آیومو و هاتوری می آید، اما وقتی آکیرا سعی می کند دختران را از فرار از ساختمان در حال سوختن باز دارد، باید با شیاطین خود روبرو شود. پس از خفه کردن سونودا، آکیرا توجه خود را به دو نفر دیگر معطوف می کند، اما او و سونودا با هم درگیر می شوند که با آویزان شدن آکیرا از پنجره به بیرون و سونودا به او می گوید که چقدر او را تحقیر می کند. سپس آکیرا از پنجره می افتد (و زنده می ماند) و سونودا می دود تا دوباره آیومو و هاتوری را پیدا کند. طبیعت ملایم کلی او در مقابل همه چیزهایی که از سر گذرانده است، مکمل اشتیاق او به باغبانی است. گل مورد علاقه او، آفتابگردان، معنای عاطفی زیادی برای او دارد، زیرا آنها می توانند قد بلند و آزادانه رشد کنند و به گونه ای "به سمت خورشید برسند" که او هنوز قادر به انجام آن نیست. بعداً در مانگا، به نظر میرسد که آیومو و سونودا احساسات عاشقانهای نسبت به یکدیگر پیدا کردند. آکیرا توجه خود را به دو نفر دیگر معطوف می کند، اما او و سونودا با هم درگیر می شوند که با آویزان شدن آکیرا از پنجره به پایان می رسد و سونودا به او می گوید که چقدر او را تحقیر می کند. سپس آکیرا از پنجره می افتد (و زنده می ماند) و سونودا می دود تا دوباره آیومو و هاتوری را پیدا کند. طبیعت ملایم کلی او در مقابل همه چیزهایی که از سر گذرانده است، مکمل اشتیاق او به باغبانی است. گل مورد علاقه او، آفتابگردان، معنای عاطفی زیادی برای او دارد، زیرا آنها می توانند قد بلند و آزادانه رشد کنند و به گونه ای "به سمت خورشید برسند" که او هنوز قادر به انجام آن نیست. بعداً در مانگا، به نظر میرسد که آیومو و سونودا احساسات عاشقانهای نسبت به یکدیگر پیدا کردند. آکیرا توجه خود را به دو نفر دیگر معطوف می کند، اما او و سونودا با هم درگیر می شوند که با آویزان شدن آکیرا از پنجره به پایان می رسد و سونودا به او می گوید که چقدر او را تحقیر می کند. سپس آکیرا از پنجره می افتد (و زنده می ماند) و سونودا می دود تا دوباره آیومو و هاتوری را پیدا کند. طبیعت ملایم کلی او در مقابل همه چیزهایی که از سر گذرانده است، مکمل اشتیاق او به باغبانی است. گل مورد علاقه او، آفتابگردان، معنای عاطفی زیادی برای او دارد، زیرا آنها می توانند قد بلند و آزادانه رشد کنند و به گونه ای "به سمت خورشید برسند" که او هنوز قادر به انجام آن نیست. بعداً در مانگا، به نظر میرسد که آیومو و سونودا احساسات عاشقانهای نسبت به یکدیگر پیدا کردند. سپس آکیرا از پنجره می افتد (و زنده می ماند) و سونودا می دود تا دوباره آیومو و هاتوری را پیدا کند. طبیعت ملایم کلی او در مقابل همه چیزهایی که از سر گذرانده است، مکمل اشتیاق او به باغبانی است. گل مورد علاقه او، آفتابگردان، معنای عاطفی زیادی برای او دارد، زیرا آنها می توانند قد بلند و آزادانه رشد کنند و به گونه ای "به سمت خورشید برسند" که او هنوز قادر به انجام آن نیست. بعداً در مانگا، به نظر میرسد که آیومو و سونودا احساسات عاشقانهای نسبت به یکدیگر پیدا کردند. سپس آکیرا از پنجره می افتد (و زنده می ماند) و سونودا می دود تا دوباره آیومو و هاتوری را پیدا کند. طبیعت ملایم کلی او در مقابل همه چیزهایی که از سر گذرانده است، مکمل اشتیاق او به باغبانی است. گل مورد علاقه او، آفتابگردان، معنای عاطفی زیادی برای او دارد، زیرا آنها می توانند قد بلند و آزادانه رشد کنند و به گونه ای "به سمت خورشید برسند" که او هنوز قادر به انجام آن نیست. بعداً در مانگا، به نظر میرسد که آیومو و سونودا احساسات عاشقانهای نسبت به یکدیگر پیدا کردند.