درباره Zaria
زاریا که در سریال تلویزیونی ظاهر می شود، خدمتکار کینگ است که کلاه گیس و عینک بزرگی بر سر دارد. او با نانتو آنشو کن خود بر دهکده ای از کلیسای جامع حکومت می کند و با استفاده از زنگ آن، شبانه روستاییان را هیپنوتیزم می کند و آنها را به زامبی های بی فکر تبدیل می کند. او یکی از روستاییان به نام کارن را در اختیار دارد و از او برای کمک به ربودن لین استفاده می کند تا از آن به عنوان اهرمی علیه کنشیرو استفاده کند.
کنشیرو برای نجات لین وارد لانه زاریا می شود و عوامل او را در طول راه از بین می برد. با این حال، زاریا کنشیرو را با زندگی لین تسخیر شده اخاذی می کند و او را هیپنوتیزم می کند. زاریا مینیون های افتاده خود را زنده می کند، اما قبل از اینکه بتوانند کنشیرو را بکشند، گریه های لین او را از هیپنوتیزم رها می کند. کنشیرو هر دو دست زاریا را می شکند و با لگد او را از سقف می اندازد، جایی که او بر روی دکل به صلیب کشیده شده و رعد و برق او را کشته است، که کلیسای جامع را نیز ویران می کند. پس از مرگ او، اهالی روستا به هوش می آیند و روستا از نفرین او رهایی می یابد.