درباره Zia
ضیا دختر پاپا کامایو کشیش اینکا است. فرماندار پیزارو او را از پدرش گرفت زیرا او توانایی ترجمه Quipu را دارد که نوعی ارتباط توسط اینکاها با استفاده از رشته ها و گره ها در آنهاست.
ضیاء دارای مدالیون خورشید (مانند استبان) است که کلید شهرهای طلاست. نسل به نسل از خانواده او منتقل شد. او فردی مهربان و دلسوز است اما تمایل دارد همه اسپانیایی ها را یکسان قضاوت کند. برخلاف استبان که به مندوزا اعتماد دارد، ضیا فکر میکند او فقط دنبال یک چیز است، گلد.
ضیا شخص شجاعی است زیرا او در بسیاری از مواقع زندگی خود را به خطر انداخته است، مانند زمانی که خود را به اسپانیایی برای نجات دهکده مایاها تسلیم کرد، اما او معتقد است که دوستی مهمتر از شهرهای طلاست وقتی به اولمکها اجازه میدهد برای نجات جان تائو وارد شهر طلا شوید.