خلاصه
پس از یک شب آزادی سعادتمندانه، سیندرلا با اکراه به یک زندگی بندگی دنیوی باز می گردد. همین دیروز، او ستاره توپ سلطنتی بود - با شاهزاده می رقصید و او را مجذوب خود می کرد. زنگ ساعت 12 پایان آن شب زودگذر را رقم زد و رهایی را به رویایی غیرممکن تبدیل کرد. اما بدون اینکه او بداند، پادشاهی او را دنبال می کند. آیا این باعث نجات او می شود یا دقیقا برعکس؟ در این برداشت پیچیده از داستان عامیانه کلاسیک، سیندرلا به سرعت میآموزد که هر چیزی هزینه دارد، و هر چیزی که برای واقعی بودن بیش از حد خوب به نظر میرسد، تقریباً مطمئناً هزینه دارد.